.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

لطفا در محل کار، پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید

شاید هرگز ندانید که همکاران سابق شما - حتی کسانی که در دل از آن‌ها نفرت دارید - ممکن است روزی ارجاع کور شما باشند و به اصطلاح زیر آبتان را بزنند. بله، این اتفاق می‌افتد. پس سعی کنید روی زبان و رفتارتان کنترل داشته باشید و مراقب باشید که هرگز پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید. وب سایت شبکه - مهسا قنبری: شاید هرگز ندانید که همکاران سابق شما - حتی کسانی که در دل از آن‌ها نفرت دارید - ممکن است روزی ارجاع کور شما باشند و به اصطلاح زیر آبتان را بزنند. بله، این اتفاق می‌افتد.

پس سعی کنید روی زبان و رفتارتان کنترل داشته باشید و مراقب باشید که هرگز پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید. آیا قبل از آن که شرکت را ترک کنید به همکارانتان می‌گویید که چقدر از کار کردن با آن‌ها متنفرید؟ مکانی که محل کسب و به اشتراک گذاشتن دانش باشد، به افراد قدرت می‌دهد تا از دیگران بیاموزند و درک بهتری از جهان داشته باشند. وقتی پله‌های موفقیت را طی می‌کنید با آدم‌ها مهربان باشید چون هنگام پایین آمدن مجبورید دوباره آن‌ها را ملاقات کنید. آماده‌اید شغل خود را ترک کنید؟ لطفا پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید شاید شما هم بارها شاهد چنین اتفاقی بوده‌اید.

بازنده‌هایی که ایمیل‌های پایان ناپذیری را به شبکه‌های کاری می‌فرستند و از احساسات و ماجراهای زندگی‌شان می‌گویند. در شرکت‌هایی مانند سیسکو روزانه حدود 200 ایمیل از این دست دریافت می‌شوند، این نوع سوء استفاده ناخوشایند بسیار ناامید کننده است. و همچنین آدم‌های نادانی که چیزی جز چاپلوسی مدیرانش نمی‌دانند. در حالی که هر دوی این‌ها مدیر هستند و مانند بسیاری دیگر مسیر ترقی در شغل را پیموده‌اند. رمز موفقیت در کار این است که سعی کنید کسانی که از شما متنفرند را از کسانی که هنوز به در مورد احساسشان مطمئن نیستید، دور نگاه دارید. شاید به نظرتان خنده‌دار باشد، اما حقیقتی در آن وجود دارد.

روابط و نگرش کاری شما از جنبه‌های مهم زندگی شما هستند. اگر می‌خواهید در شغل خود باقی بمانید، بدانید که این افراد یعنی همان‌هایی که از شما متنفرند سالها به دنبال شما خواهند بود و بر سر راهتان قرار خواهند گرفت. تصور نکنید که با تاثیربدی که از خود بر جا می‌گذارید به خصوص زمانی که دیگر کارتان برایتان مهم نیست، می‌توانید به نوعی تلافی کنید. وقتی می‌خواهید محل کار را ترک کنید، لبخند بزنید. برای همه بهترین‌ها را آرزو کنید. ارتباط خود را با کسانی که دوستشان دارید و کسانی که می‌توانند بعدها به درد آینده کاری شما بخورند، حفظ نمایید و به کسانی که دوستشان ندارید چیزی نگویید.

شاید ندانید که همین افراد می‌توانند زمانی "ارجاع کور" شما باشند، بله امکانش هست. آن‌ها به "عاملین مخفی دشمن" تبدیل می‌شوند که دست تنها می‌توانند شانس شما را در مرحله بعدی کارتان به کلی نابود کنند. پس چرا چنین ریسکی می‌کنید؟ آماده‌اید شغل خود را ترک کنید؟ لطفا پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید یکی از مهمترین نکاتی که در محیط کار می‌آموزید این است که خشم خود را کنترل کنید، صبور باشید و دهانتان را بسته نگاه دارید. انجام هر سه مورد در محل کار به نظر دشوار می‌آید، بخصوص با گذشت زمان که مدام با افراد در ارتباط نزدیک هستید و همکارانتان همانند خانواده شما برایتان مهم می‌شوند.

شما با عادت‌های بد آنان آشنا هستید و آن‌ها هم شما را می‌شناسند. بصیرت و قدرت تصمیم‌گیری بیشترین اهمیت را در این وضعیت دارد. شما هنگام ترک شرکت با به زبان آوردن نقاط ضعف همکارتان، غیر از 5 دقیقه رضایت بی‌رحمانه چیز دیگری عایدتان نمی‌شود. اگر آن‌ها تا به حال از شرکت اخراج نشده‌اند پس نطق انتقادآمیز شما هیچ فایده‌ای نداشته و در ضمن اگر آن فرد بخواهد به تلافی کار شما اعتبار و آبروی شما را زیر سوال ببرد، دیگر آنجا نیستید که از خودتان دفاع کنید. " سکوت اغلب بهترین کار برای انجام دادن است و همیشه بهترین حرف برای گفتن". شرکت‌ها احساس ندارند. اما آدم‌ها دارند. به همین دلیل فراموش نمی‌کنند.

وقتی اعتبار و آبروی شما آسیب ببیند بازگرداندن آن کار بسیار دشواریست. شاید شما هم این جمله را در جایی دیده و یا شنیده باشید که " برای من خیلی دیر شده، اما برای تو دیر نیست" پس سعی کنید مراقب رفتارتان باشید تا هرگز پشیمان نشوید. این جملات را دائم با خودتان تکرار کنید:" من زبانم را کنترل می‌کنم، و به آن اجازه نمی‌دهم بیهوده، رکیک و با بی‌حرمتی سخن بگوید. من خشمم را کنترل می‌کنم و از کارها و آدم‌هایی که من را می‌رنجانند، عصبانی نمی‌شوم. من افکارم را کنترل می‌کنم، و اجازه نمی‌دهدم آرزوهای احمقانه اهداف هوشمندانه من را نابود کنند." و در یک جمله " من پل‌های پشت سرم را خراب نمی‌کنم"



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , موفقیت , قوانین موفقیت درکسب وکار , ,
:: بازدید از این مطلب : 880
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 28 شهريور 1396
.

غلبه بر افسردگی، چگونه یک مدیر را قوی‌تر کرد؟

 روزنامه دنیای اقتصاد - ترجمه از مریم رضایی: من دچار بیماری افسردگی بالینی هستم. افسردگی نبرد زندگی من و رازی بزرگ در آن بوده است. هیچ زمانی را نمی‌شناسم که در این شرایط نگذرانده باشم. مدت‌ها تلاش کردم آن را از همه پنهان کنم. ظاهرا تنها گزینه موجود در جهان این است که افراد افسرده نالان و نامرتب و ناامید از زندگی به نظر می‌رسند، نه مدیرانی موفق، پیروز و الهام‌بخش. سال‌ها پیش این موضوع باعث شد این باور در من ایجاد شود که: من قوی نیستم، من افسردگی دارم، من ضعیف هستم. خوشبختانه، حالا دیگر این شعار را دنبال نمی‌کنم و در نهایت یاد گرفتم به خودم بگویم: «چه کسی اهمیت می‌دهد که مغز من در انتقال هورمون سروتونین سخت عمل می‌کند؟» وقتی یاد گرفتم به جای جنگیدن، با شرایطی که دارم کنار بیایم، توانستم به مدیر اثرگذارتری تبدیل شوم. چند دلیل این موضوع را در ادامه ذکر می‌کنم. غلبه بر افسردگی چگونه یک مدیر را قوی‌تر کرد در تکرار مداوم عالی هستم درمان افسردگی بسیار پیچیده است و آزمون و خطاهای متعددی دارد. هیچ دو موردی در این بیماری مثل هم نیستند. در این مسیر یاد می‌گیرید که تسلیم نشوید، بلکه گزینه‌های درمانی متعددی را امتحان کنید. برخی از این گزینه‌ها موثر واقع می‌شوند و برخی نه و کشف اینکه چگونه باید به نتیجه رسید، فرآیندی واقعا ناامیدکننده است. اما من فهمیده‌ام که تکرار مکررات تنها راه درمان افسردگی نیست. آزمایش کردن در فرآیند ایجاد یک تجربه کاربر خوب حیاتی است؛ چیزی که در کارم در شرکت HubSpot زیاد با آن سروکار دارم.در حقیقت، آزمایش کردن تقریبا در هر کاری درون یا بیرون دنیای تکنولوژی حیاتی است. طراحی یک سیستم به شیوه‌ای که کاربر آن را درک کند و تجربه خوبی با آن به دست آورد، به تست کردن و تکرار صبورانه نیاز دارد و من خیلی خوب به چنین چیزی دست یافته‌ام.

قدرت در ادراک است

وقتی سنم خیلی کم بود که بتوانم شرایطم را درک کنم، یاد گرفتم فراست بالایی داشته باشم. دوست نداشتم بیش از این نگران خودم باشم، بنابراین سعی کردم آگاهی بیشتری نسبت به اطرافم به دست آورم و یاد گرفتم چطور دیگران را تفسیر کنم و زبان بدنشان را بفهمم. در واقع، هوش احساسی را در خودم تقویت می‌کردم.هر روز به خاطر این حس ادراکی که به دست آورده بودم احساس خوشحالی می‌کردم، چون الگوهایی را می‌بینم و ارتباطاتی ایجاد می‌کنم که دیگران ندارند. این موضوع به‌ویژه در ایجاد تیم‌هایی که کارکرد قوی دارند به من کمک کرده است. من می‌توانم دینامیک‌هایی را که در صورت کنترل نشدن به ایجاد محیط‌های مسموم می‌انجامند، شناسایی کنم و سپس بهترین استراتژی را برای پرداختن به آنها بچینم.

با همه توان و از درون گوش دادن

وقتی در دهه 20 زندگی به دنبال درمان افسردگی‌ام بودم، روی اینکه به خودم گوش دهم کار می‌کردم. مجبور بودم یاد بگیرم چیزی را که می‌خواهم باور کنم کنار بگذارم (اینکه من بیمار نیستم) و به جای آن به چیزی که واقعا درست بود گوش دهم (اینکه در عذاب بودم و به کمک احتیاج داشتم). توانایی سکوت کردن و گوش دادن – واقعا و از درون گوش دادن – موهبتی است که یک مدیر می‌تواند داشته باشد. من به شدت بر گوش دادن به اعضای تیمم، مشتریانم و کاربرانم متمرکز هستم. یاد گرفته‌ام که گوش دادن یک مهارت دست کم گرفته شده در نقش‌های مدیریتی است.

خندیدن بسیار مهم است

شرایطم باعث شده هدیه‌ای ارزشمند را به دست آورم: حس نابکار شوخ‌طبعی. به‌طور واضح باید بگویم در افسردگی هیچ‌چیز خنده‌داری وجود ندارد. اما در مسیر درمانم، به نقطه‌ای رسیدم که یاد گرفتم چطور دوباره بخندم و این لحظه زندگی من را تغییر داد. یاد گرفتم توانایی خندیدن وسط درد و ناراحتی گاهی می‌تواند موثرتر از هر نسخه تجویزی باشد. به‌طور مشابه، وقتی تیمی را مدیریت می‌کنید، شوخ‌طبعی اغلب نوعی صمیمیت ایجاد می‌کند که باعث می‌شود همه به هم اعتماد کنند.

نسبت به انتقاد، موضع تدافعی کمتری دارم

وقتی با افسردگی می‌جنگید، خوش‌بینی خیلی کم است. اما زمان‌هایی بوده که همین کمبود نسبی خوش‌بینی به کارم کمک کرده است. وقتی همه توان‌تان را برای یک محصول می‌گذارید، کاملا به این اطمینان می‌رسید که برای هر کسی کاربرد خواهد داشت و کمتر احتمال می‌دهید که این محصول دچار نقص‌ها یا مشکلاتی شود. اما نگاه کمتر خوش‌بینانه من باعث می‌شود هیچ‌گاه این‌طور فکر نکنم. به‌عنوان مثال، وقتی یک مشتری به ما می‌گوید دستگاه رابطمان قدیمی شده یا طراحی محصول کاربرپسند نیست، این نظرات را با تندخویی و عکس‌العمل تدافعی جواب نمی‌دهم. می‌پذیرم که ممکن است حق با آنها باشد و در نتیجه بررسی عمیق‌تری انجام می‌دهم تا راه حل مشکل را پیدا کنم. کار کردن در حوزه طراحی با محوریت انسان باعث شده یاد بگیرم واکنش‌های ما به سختی‌ها، دردهای ناشی از تجربیات شخصی و توانایی عبور از ناراحتی‌ها، باعث شده تجربیات کاربر زیبایی ایجاد کنیم. بنابراین، به‌عنوان مدیر نباید تیم‌هایمان را با تجربیات شخصی هدایت کنیم که الهام‌بخش آنها برای طراحی شرایط انسانی شویم.افسردگی و بیماری‌های روحی اگر به درستی مورد توجه و درمان قرار نگیرند، می‌توانند فلج‌کننده باشند. اما در ضمن می‌توانند منابع بالقوه خلاقیت و قدرت هم باشند.

احساس خوشبختی می‌کنم که برچسب بیماری روحی در زندگی‌ام به تدریج کمرنگ شده است. این موضوع به من جرات می‌دهد قدمی رو به جلو بردارم و دیگران را هم به کارهایی که خودم کردم تشویق کنم. اما کارم تمام نشده است. از آنجا که مدیرانی که با چنین شرایطی زندگی گذرانده‌اند همواره «ضعیف» توصیف شده‌اند، باید داستان‌هایی همچون داستان من تکرار شوند تا نظر دیگران تغییر کند. بیایید نشان دهیم که آسیب‌پذیری به برقراری ارتباط منجر می‌شود و ارتباط محرک انتقال فکر و انتقال فکر محرک نوآوری است.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , موفقیت , آرامش بخش , قوانین موفقیت درکسب وکار , ,
:: بازدید از این مطلب : 817
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 28 شهريور 1396
.

آیین بودایی

دانشنامهٔ آزاد دیوی به نام ماره سوار بر فیل به سوی بودا می‌رود تا او را از دست‌یابی به بیداری روحی بازدارد.

بودیسم یا بوداگرایی دین و فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است. آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه یافت. آیین بودایی به عنوان دین پاکاندر نظر گرفته می‌شود و با ۵۰۰ میلیون پیرو یکی از ادیان اصلی جهان به شمار می‌آید. آیین بودا بیشتر بر کردار نیک، پرهیز از کردار بد و ورزیدگی ذهنی تأکید دارد. آماج این ورزیدگی‌ها پایان دادن به چرخه تولد مجدد یا سمساره است که از طریق بیداری یا درک واقعیت راستین، رسیدن به رهایی یا نیروانا صورت می‌گیرد. اخلاقیات بودا گرایانه بر دو اصل بی‌گزندی و رواداری برپا شده‌است. آثار نوشتاری بوداگرایی بسیارند و بخش ارزنده‌ای از ادبیات دینی جهان به شمار می‌روند.

== خاستگاه اندیشه‌های بودا ریحانه پیرامون سه هزار سال پیش، شاخه‌هایی از آریاییان ایران، از بقیه جدا شده و به سرزمین هند کوچ کردند. پیش از ورود آن‌ها به شبه جزیرهٔ هند، قوم دیگری در آنجا نشیمن داشت که به نام دراویدی معروف است. آریایی‌ها پیرامون ۲۵۰۰ سال پیش یعنی به هنگام زایش بودا در بیشتر سامان‌های شمالی هند جایگزین شده و بر آن نواحی چیره گشته‌بودند. جامعه هندوستان در زمان بودا به چهار طبقه یا (کاست) بخش می‌شد: برهمنها (روحانیان)، کشتریاها (شهریاران و جنگاوران)، وایسیاها (کشاورزان و بازرگانان) و شودراها (خدمتکاران برده). بودا خود به رده کشتریا تعلق داشت ولی اعلام داشت که از دید او همه مردم برابر و پاکزادند

۱ آموزه‌های بودا

۱.۱ چهار حقیقت شریف

۱.۲ راه اصیل هشتگانه

۱.۲.۱ بینش

۱.۲.۲ اخلاق‌مندی

۱.۲.۳ تمرکز روانی

۲ شاخه‌های آیین بودایی

۳ آیین بودایی و ایران

راهبان بودایی شیگاتسه، تبت چکیده آموزه بودا این است: ما پس از مرگ در پیکری دیگر باز زاییده می‌شویم. این باززایی ما بارها و بارها تکرار می‌شود. این را چرخه هستی یا زاد و مرگ می‌نامیم. هستی رنج است. زایش رنج است. پیری رنج است. بیماری رنج است. غم و اندوه، ماتم و ناامیدی رنج است. پیوند با آنچه نادلخواه است، رنج است. دوری از آنچه دلخواه است، رنج است؛ و خلاصه این‌که دل بستن رنج‌آور است. از دیدگاه بودا ما اگر خواسته باشیم که از چرخهٔ زاد و مرگ رهایی یابیم (در صورتی که به آن چرخه باور داشته باشیم) باید گرایش‌های نفسانی را کنار بگذاریم، درستکار باشیم، به یوگا پرداخته به حالات خلسه روحی دست پیدا کنیم که این تجربیات باعث مهرورزی ما به همهٔ موجودات و بوندگان می‌شود و سپس از راه این درک‌ها و تمرکزهای ژرف به روشنی و بیداری می‌رسیم و از این دور باطل خارج می‌شویم. این آموزه‌ها، آیین بودا (دارما) را تشکیل می‌دهند. بودا خود، آیین خود را مانند قایقی می‌نامد که برای چرخه‌شکنی و رسیدن به ساحل رستگاری به آن نیاز است؛ ولی پس از رسیدن به رستگاری دیگر به این قایق نیز نیازی نخواهد بود. رسیدن به ساحل رستگاری آدمی را به آرامش و توازن مطلق می‌رساند. آن‌جاست که شمع تمامی خواهش‌ها و دلبستگی‌ها خاموش می‌شود. به این روی، این پدیده را در سانسکریت نیروانا یعنی خاموشی می‌نامند.

چهار حقیقت شریفآدمی بیمار است. بودا راه درمان این بیماری را درک آن چهار حقیقت می‌داند:

کار حقیقت نخست از چهار حقیقت شریف، تشخیص این بیماری به‌عنوان بیماری رنج در انسان‌هاست. به رسمیت شناختن وجود رنج اهمیت کلیدی دارد. هیچ موجود زنده نمی‌تواند از رنج بگریزد. زایش، بیماری و مرگ همه باعث رنج هستند. رنج می‌تواند جسمانی یا روانی باشد.

حقیقت دوم، دلبستگی‌ها را به‌عنوان باعث و بانی این بیماری باز می‌شناسد.

سومین حقیقت، شرایط را سنجیده و اعلام می‌کند که بهبود امکان‌پذیر است.

حقیقت چهارم، تجویز دارو برای دست یافتن به سلامت است. درک این حقایق و اصول، به تمرکز و مراقبه نیاز دارد. این درک باعث احساس مهرورزی نسبت به همهٔ موجودات می‌گردد. درک چهار حقیقت شریف، هسته اصلی آموزه بودا را تشکیل می‌دهد.

این چهار حقیقت شریف عبارتند از: رنج Dukkha بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آنچه شخص دوست می‌دارد رنج است؛ سخن کوتاه، پنج بخش دلبستگی رنج است.»

ویژگی رنج، یکی از سه نشانه هستی trilakṣaṇa است. دوکَه، نه تنها بر رنج به معنای احساس‌های ناخوشایند دلالت دارد، بلکه اشاره است به هر چیزی، چه مادی و چه روانی، که مشروط است، و دستخوش پیدایش و از میان رفتن است، و شامل پنج انبوهه skandha است، و حالت رهایی نیست. پس هر لذت معرفتی رنج است زیرا دستخوش پایان‌یافتگی است. خاستگاه رنج Samudaya دلیل رنج دیدن، تمایلات نفسانی است. دوُکه به دلیل میل و تشنگی tṛṣṇā پیدا می‌شود.

سه نوع تشنگی (میل) قابل بازشناسی است:

۱ - تشنگی کام kama tanha که تشنگی حواس پنج‌گانه و تمایل به لذت‌های جسمانی است.

۲-تشنگیِ بودن bhava tanha تمایل به وجود و بقا و باقی‌ماندن وضعیت حاضر و هم‌چنین تمایل به وجود در وضعیت‌هایی دیگر که با واژه‌هایی چون «ای کاش» بیان می‌شود.

۳- تشنگیِ نبودن vibhava tanha که تمایل به نبودن در وضعیت کنونی و هم‌چنین تمایل به نبودن در وضعیتی دیگر است و با واژه‌هایی چون «ای کاش هیچ‌وقت … نباشم.» تمایل به مرگ نیز در این زمره می‌گنجد. تمامی رنج انسانی پیامدی است از این سه شکل از تمایل. این سه تمایل به نوبه خود در پی ناآگاهی و نادانی به وجود می‌آیند، ناآگاهی‌ای که به تشکیل مفهوم «من» در انسان انجامیده است. توقف رنج Nirodha بریدن از رنج‌ها با بریدن از تمایلات نفسانی دست‌یافتنی است و این حقیقت سوم می‌گوید که هر انسان توان بریدن از رنج‌ها را در خود دارد.

گسست از رنج‌ها را در آیین بودا، روشنایی، بیداری، و خاموشی (نیروانا) شعله رنج نیز می‌گویند. برای رسیدن به این حالت، انسان باید درک کند که راه رسیدن به خوشبختی راستین از طریق دنبال کردن تمایلات و تشنگی‌ها میسر نمی‌شود بلکه با پذیرش واقعیت خود و گسست از تشنگی‌ها به‌دست می‌آید.

راه توقف رنج Magga راه توقف رنج راه اصیل هشتگانه نام دارد. این راه عبارت است از:

دیدگاه درست، نیت درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، کوشش درست، اندیشه درست، و تمرکز درست.

راه اصیل هشتگانهراه رهایی از رنج در این هشت چیز خلاصه می‌شود: راه اصیل هشتگانه که نسخهٔ تجویز بیداردل (بودا) برای درمان رنج‌هایی است که همه موجودات دچار آن هستند، خود به سه گروه دسته‌بندی می‌شود:

اخلاق‌مندی (شیلا)، تمرکز روانی (سامادی) و بینش (پرگیا). این سه مفهوم هستهٔ تمرین‌های روحانی آیین بودا را می‌سازند.

بخش عوامل هشتگانه به سانسکریت و پالی توضیح بینش

prajñā ۱. دیدگاه درست samyag dṛṣṭi, sammā ditthi دیدن واقعیت همان‌گونه که هست نه آن‌گونه که به نظر می‌آید. آگاهی از آیین نیک (دین، مکتب یا مذهب درست و چهار حقیقت شریف.

۲. نیت درست samyag saṃkalpa, sammā sankappa نیت دست‌یابی به توان دست کشیدن و چشم‌پوشی از چیزها. نیت رسیدن به آزادی و بی‌آزاری. اخلاق‌مداری

śīla ۳. گفتار درست samyag vāc, sammā vāca شیوه گفتاری که بی‌دروغ و بی‌زیان باشد. خودداری از دروغ گویی، بدگویی، درشت گویی (ناسزا، متلک، ....)، یاوه گویی (حرف از روی نادانی و حرّافی بی‌مورد).

۴. کردار درست samyag karman, sammā kammanta کردار به شیوه‌ای بی‌زیان. خودداری از آزار، کشتار و تبعیض موجودات، خودداری از گرفتن آنچه به تو تعلّق ندارد، رابطه جنسی نامناسب (رابطه با زور، رابطه با فرد متأهل، رابطه با کودکان نابالغ).

۵. معاش درست samyag ājīvana, sammā ājīva معاشی بی‌زیان. خودداری از مشاغلی که باعث آزار است: اسلحه‌فروشی، حیوان‌فروشی، اِعمال و تلقین نظر به دیگران (به هر اسمی. حتّی به اسم گسترش آیین یا هدایت) به‌ویژه اگر با زور و ارعاب باشد، رباخواری، کلاه‌برداری، رمالی، جادو و غیره. تمرکز روانی

samādhi ۶. کوشش درست samyag vyāyāma, sammā vāyāma کوشش برای بهبود.

گام نخست: دور ماندن از خواسته‌های ناشایست همراه با شکوفا کردن تمایلات خوب.

گام دوم: غلبه کامل بر عادات ناشایست همراه با ایجاد عادات نیک.

۷. اندیشه درست samyag smṛti, sammā sati رسیدن به آگاهی که از طریق آن بتوان اصل واقعیت چیزها را با ذهنی بازدید. آگاه بودن از واقعیت موجود در درون خود، بدون میل و نیاز یا بیرازی از آن. اندیشه آزاد از کام و شهوت، آزاد از بدخواهی و آزاد از ستمگری.

۸. تمرکز درست samyag samādhi, sammā samādhi مراقبه یا تمرکز صحیح که از آن به عنوان چهار درون‌پویی Dhyāna نخست یاد شده‌است.

ذکرگویی چندان توصیه نشده ولی ممنوع نیست.بینش بخش آخر راه هشت‌گانه، یعنی جهان‌بینی درست و پندار درست، تشکیل‌دهندهٔ بینش (پرگیا) است. رسیدن به بینش یا به عبارتی حکمت اعلا، در آیین بودا به معنی یافتن دسترسی مستقیم به واقعیت نهفته در پشت چیزها و یافتن بینشی فراسوی هرگونه شناخت است. این گام پس از گام‌های درست‌کاری و یکدلی می‌آید و نتیجهٔ یک درون‌پویی ویژهٔ بودایی است. جهان‌بینی درست، همان درک کامل چهار حقیقت شریف و پندار درست، همان مهرورزی و عشق است که ذهن را از شهوت، بدخواهی و ددمنشی می‌پالاید. این‌ها راه را برای رسیدن به بنیش فراشناخت هموار می‌سازند.

اخلاق‌مندی که در راه هشت‌گانه به گونهٔ گفتار درست، کردار درست و معاش درست آمده، دستورهایی اخلاقی مانند خودداری از کشتن و دروغگویی را در بر می‌گیرد. یک بخش از درست‌کاری در آیین بودایی، مربوط به دهش (دانا) می‌شود. این دهش تنها به مواردی مانند صدقه دادن و سخاوت‌مندی محدود نمی‌شود و معنی مشخص دینی دارد؛ یعنی تأمین نیازمندی‌های روزانه همایه (جامعه راهبان بودایی (سنگ‌ها)). هم‌وندان (اعضاء) همایه نیز به نوبه خود به دهش می‌پردازند. دهش آنها، بالاترین دهش‌ها یعنی آموزش آیین بودا (دارما) است.

مفهوم دوم راه هشت‌گانه یعنی دل را یک‌دله کردن یا کار کردن بر روی تمرکز است که سه بخش کوشش درست، توجه درست و تمرکز درست را در بر می‌گیرد. در این مرحله تمرکز شدیدی دست می‌دهد که در آن اندیشنده، با موضوع اندیشه یکی می‌شود. این پدیده، شهود و رسیدن به فراشناخت نیست، بلکه یک پدیدهٔ روانی است. این‌کار از راه یوگا و درون‌پویی انجام می‌گیرد. بوداگرایی همانند دیگر کیش‌های هندی، ذهن را ابزار بنیادین رهایی می‌داند و بر ورزیدگی درست ذهن تأکید می‌کند. آماج کوشش درست، یکپارچگی ذهنی و جلوگیری از پراکندگی اندیشه است. توجه درست، باعث آگاهی از احساسات و آگاهی از کنش‌های بدن و ذهن می‌شود. این تمرینات سرانجام ما را به تمرکز درست می‌رساند که رسیدن به حالات گوناگون آگاهی‌های خلسه آمیز در حین درون‌پویی (مراقبه) است و با آزمودن خشنودی بزرگی همراه است. رسیدن به این حالات را درون‌نگری (دیانا) می‌نامند.

بوداگرایی از دیدگاه شمار پیروان، پس از مسیحیت، اسلام و هندوگرایی چهارمین دین جهان است.

آیین بودا به سه شاخه اصلی بخش می‌شود.

شاخه بزرگ‌تر مهایانه و

شاخهٔ سنتی‌تر اما کوچک‌تر تراوده نام دارد.

شاخه سومی نیز به نام وجره‌یانه با جنبه‌های صوفیانه در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است.

تراوده بر اهمیت بودای تاریخی یعنی سیدارتا گوتما تأکید دارد. آیین بودایی در پی رویدادهای تاریخی از هند و نپال رخت بربست و به سوی سرزمین‌های شرقی کوچید. کشورهای جنوبی‌تر مانند سری‌لانکا پیرو شاخهٔ تراوده و شمالی‌ترها مانند چین و ژاپن، پیرو گونه‌هایی از کیش مهایانه هستند. بیشترین گسترش آیین بودایی زمانی رخ داد که آشوکا شاه به این دین گروید و به گستراندن آن مشغول شد.

تراوده  تِرَوادَه کیشی است که آموزه‌های سنتی و اصلی بودا را دنبال می‌کند. واژه ترواده نیز به معنی «سنت قدما» است. از آنجا که این شاخه از دین بوده از هندوستان به سوی جنوب و سری‌لانکا رواج پیدا کرد به آن «بودیسم جنوبی» هم گفته‌اند. تراوده بیشتر در جنوب شرق آسیا رایج است و به طور کل ۳۸ درصد از بوداییان پیرو شاخه تراوده هستند.در قیاس با کیش دیگر بودایی که مهایانه (راه‌بَرنده بزرگ) نام دارد به تراوده هینه‌یانه (راه‌برنده دون‌پایه) هم گفته‌اند که به خاطر تحقیرآمیز بودن استفاده کمتری دارد. تأکید تراوده بر دست‌یابی به حالتی است که فرد از رنج کشیدن رها شده و و تبدیل به یک بی‌مرگ Arhat شود. بی‌مرگ‌ها توانسته‌اند با رهایی از سه مانع یعنی طلبیدن، خشم، و افکار واهی به حالت خاموشی کامل Nirvana شعله این سه برسند. بی‌مرگ از ۱۰ زنجیری که او را به تولد ادواری Saṃsāra می‌بندد وارسته است. در حالی که در کیش مهایانه، رهاشدگان از رنج که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر مهرورزی به تمامی موجودات در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند بی‌مرگ‌های تراوده چنین نیستند و به صورت فردی به قلمرو «بیداری‌ها» می‌روند.

مهایانه  مَهایانَه کیشی است از دین بودا که بیشتر در تبت و خاور دور رایج است و ۵۶ درصد از تمامی بوداییان از آن پیروی می‌کنند. واژه مهایانه به معنای راه‌بَرنده بزرگ است و به این کیش، راه بیداروجودها Bهم گفته شده‌است. بر پایه آموزه‌های مهایانه، انگیزه فرد از پیمودن راهِ نجات یافتن از رنج‌ها و رسیدن به «بیداری»، باید کمک به تمامی موجودات برای رهایی از رنج‌ها باشد. این انگیزه اصطلاحاً بیدارروانی Bodhicitta نامیده می‌شود. بر خلاف رهاشدگان تراوده که بی‌مرگ Arhat نام دارند و به فراسو می‌روند، رهاشدگان مهایانه‌ای که اصطلاحاً بوداسَف Bodhisattva (به معنای بیداروجود) نامیده می‌شوند به خاطر برخورداری از بیدارروانی و درنتیجه، مهرورزی به تمامی موجودات، در آستانه «فراسو» باقی می‌مانند تا بتوانند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند.

وجره‌یانه  وجره‌یانه سومین کیش در دین بودا است که ۶ درصد از پیروان این دین را به خود اختصاص می‌دهد. وجره‌یانه عمدتاً در تبت، بوتان، و مغولستان رایج است و در بوتان آیین رسمی کشور است. وجره‌یانه جنبه‌های صوفیانه دارد و بر خواندن ورد و افسون‌ها تأکید دارد. واژه وجره‌یانه به معنای راه‌بَرنده الماس است. منظور از الماس همان حق و واقعیت است. به وجره‌یانه، بوداگرایی افسون گرا Tantric، بوداگرایی نهان‌گرا، و راه آذرخش هم گفته می‌شود. در سنت وجره‌یانه، پیر (لاما) به‌عنوان راهنما و مرشد و پشتیبان نقش بزرگی در رسیدن به رهایی از رنج‌ها ایفا می‌کند و از این رو این مکتب را لاماگرایی یا لامائیسم هم نامیده‌اند. پیر بزرگ را هم در این مکتب در تبت دالایی لاما می‌نامند. برعکس مهایانه و تراوده که می‌گویند حالت بیداری توصیف‌پذیر نیست، پیروان وجره‌یانه معتقدند که می‌توان از راه آیین‌های صوفیانه و به یاری وردخوانی Mantra، اشاره‌های راز آمیز دست معروف به دست‌نشانه‌ها Mudra و دوایر کیهان‌نما Mandala با حالت بیداری تماس برقرار کرد و حتی در طول یک زندگی به رهایی از رنج‌ها و بیداری رسید.

آیین بودایی و ایران

بوداگرایی در ایران سکه‌ای از پیروز پسر اردشیر ساسانی یافت شده که در آن وی از ارج‌گذاری خویش نسبت به دو دین زرتشتی و بوداگرایی خبر می‌دهد.

در سدهٔ ۶ زایشی یک رشته داستان‌های بودایی به نام جاتاکا از روی ویرایش هندوی آنها به نام «پنچا تنترا» به پارسی میانه ترجمه شد و «کلیلگ و دمنگ» نام گرفت. در سدهٔ ۸ زایشی ابن مقفع آن داستان‌ها را به عربی برگرداند و نام کلیله و دمنه بر آنها نهاد. ترجمه‌های لاتین و یونانی آن کتاب بعدها در سدهٔ ۱۴ پایهٔ داستان‌های آسوپ نوشتهٔ یک راهب بیزانسی را تشکیل داد.آیین بودایی در خراسان بزرگ تا اندازه‌ای ریشه گرفته بود و یکی از کانون‌ها و نیایش‌گاه‌های بزرگ آن در صومعهٔ بودایی بلخ بود. این صومعه به سانسکریت، «ناوا ویهارا» نام داشت که معنی آن «صومعهٔ نو» است. این نام در فراگویی پارسی‌زبانان به گونهٔ نوبهار درآمد. لقبی که به گردانندگان این صومعه در زبان سانسکریت داده بودند، «پراموکها» به معنی «سرور» بود و نام خانوادهٔ برجستهٔ ایرانی برمکیان از همین لقب گرفته شده است. برمکی‌ها عهده‌دار و گردانندهٔ این نیایش‌گاه بودایی بودند.به تازگی روزنامه آساهی ژاپن از قول یک باستان‌شناس برجسته ژاپنی به نام «نوگوچی» از یافته شدن ۱۹ تندیس بودا در استان فارس گزارش داد. در گزارش دیگری از شبکه «بودیست نیوز» درازای این تندیسها میان ۵ تا ۲۰ سانتیمتر و جنس آنها از گچ و گل اعلام شده‌است. برخی از پژوهشگران استدلال می‌کنند که آیین بودایی ریشهٔ ایرانی دارد. بر این بنیاد آیین بودایی ریشه در متافیزیک ایرانی و به ویژه دین زرتشتی دارد؛ بنابراین این دسته از پژوهشگران ریشهٔ هندی آیین بودایی را رد می‌کنند. چنین فرضیه‌ای بسیاری از فرضیه‌های سنتی در مورد آیین بودایی و خاستگاه آن و همچنین فرضیه‌های سنتی در پیرامون زمینهٔ تاریخی و سیاسی ان را به چالش کشیده است.



:: موضوعات مرتبط: جهان شناسی , تاریخی , دینی , فلسفه وعرفان , علوم ماورائ طبیعه , ,
:: بازدید از این مطلب : 757
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 28 شهريور 1396
.

روانشناسی رنگها

رنگها سراسر زندگی ما را در اختیار داشته و غیر قابل اجتناب هستند. هر رنگی داستان خودش را دارد؛ هر رنگی فرهنگ و حس خودش دارد؛ پس باید رنگ ها را بشناسیم، با آن ها ارتباط برقرار کنیم و از وجود آنها استفاده کنیم؛ این دقیقا یعنی روانشناسی رنگ ها! به عبارتی با روانشناسی رنگها، فرد می‌تواند وضعیت روحی و ضمیر ناخودآگاه خویش بهتر را بشناسد. این تست پویا می‌باشد و با توجه به حالات درونی و تغییر سلیقه فرد نتایج متفاوتی دارد. هر روز می‌توان این تست را انجام داد و تغییرات روحیه خود را دید.در ادامه ضمن معرفی شخصیت هر رنگ و خصوصیات رفتاری افرادی که آن رنگ را دوست دارند، نکاتی کاربردی درخصوص استفاده از رنگ های مختلف در خانه، لباس، محیط کار و زندگی بیان شده است. همچنین توصیه هایی جهت درمان به کمک رنگ ها ارائه شده است. امیدواریم که جمع آوری این اطلاعات بتواند زندگی شما را رنگی کند

سبز: کنجکاوی

در حال حاضر پر طرفدارترین رنگ برای دکوراسیون سبز است که مظهر طبیعت است. برای چشم، سبز ملایم ترین رنگ است و می تواند قدرت دید را افزایش دهد. رنگ سبز نشاط آور و آرامش بخش است. مردم انتظاردارند افرادی که در تلویزون ظاهر می شوند در ” اتاقهای سبز رنگ” باشند تا آرامش یابند. بیمارستانها اغلب ازرنگ سبز استفاده می کنند چون این رنگ به بیماران آرامش می دهد.در قرون وسطی پرندگان سبز رنگ بودند که مظهر باروری است سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان دهنده ثروت است. رنگ سبز طبیعت و تازگی است. اگر به این رنگ علاقه دارید زندگی با شما آسان است. نقطه اشتراک فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی دارید روابط شما با دیگران بر پایه ی اصول و قرارداد است. دوست ندارید که در زندگیتان حوادثی به وقوع پیوندد اما کنجکاوانه به ماجراهای زندگی دیگران توجه دارید.

رنگ قرمز : خوش قلب اما خودپرست

قرمز از دسته رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد هیجان، توانگری، عشق و افراط است. این رنگ می‌تواند به هضم مواد غذایی کمک کند به همین دلیل در رستوران‌ها و فست‌فودها از این رنگ استفاده می‌شود. شما هم می‌توانید از طیف رنگ‌های قرمز برای فضای ناهارخوریتان استفاده کنید. قرمز رنگی انرژی‌زا و نیرو بخش است. تحقیقات نشان داده‌است که استفاده طولانی‌مدت از این رنگ باعث بروز پرخاشگری و ایجاد حرکات تکانه‌ای در افراد می‌شود. این رنگ می‌تواند آثاری مانند افزایش تعداد تنفس در افراد به وجود آورد. رنگ قرمز در کنار نورپردازی زرد می‌تواند تشدید کننده رنگ پوست باشد. اگر می‌خواهید فضایی گرم و صمیمی و پر از هیجان داشته باشید کافیست که تنها یکی از دیوارهای فضای نشیمن و یا اتاق خواب را به این رنگ در آورید. قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. قرمز همچنین رنگ عشق است. رنگ قرمز جلب توجه می کند و کسی که قرمز می پوشد ملیح تر به چشم می آید. چون قرمز رنگ تندی است، در مذاکرات و درگیریها نمی تواند کمکی به مردم بکند. ماشینهای قرمز اهداف مورد نظردزدها می باشند.معمولاً رنگ قرمز در دکوراسیون برای تاکید مورد استفاده قرار می گیرد. دکوراتورها بر این ایده اند که مبلمان قرمز محشر است چون جلب توجه می کند. این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد. این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است. قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند. دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند. در تجارت تهاجمی عمل می کنید اما در امور شخصی نه . شما ترجیح می دهید راجع به کار صحبت کنبد نه روابط. .

ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران

ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر تجمل، ثروت و ظرافت است. این رنگ همچنین زنانه و رویایی است. با وجوداین چون رنگ ارغوانی در طبیعت نادر است تصنعی به نظر می آید. ارغوانی یکدست، رنگ خاک است و در طبیعت فراوان است. هوه ای روشن نشان دهنده صداقت است درحالی که قهوه ای تیره شبیه چوب یا چرم است. ارغوانی همچنین می تواند غم انگیز و یأس آور باشد. مردان بیشتر تمایل دارند بگویند که ارغوانی یکی از رنگهای مورد علاقه آنها ست. رنگ اسرارآمیز و باشکوهی است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با این دسته لذتبخش است که امور معنوی بیشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نیز هست!

پرتقالی: صداقت آری، هوسبازی هرگز

رنگی است ترکیبی و آنهایی که این رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متکی به نفس نیستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می کنند. نفوذ در این گونه افراد مشکل است کسی که آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج کند. هوسباز نیستند و اگر با کسی دوستی کنند صداقت و فداکاری دارند. اگر افراد این دسته با کسی که خصوصیات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج کنند سعادتمند می شوند.

آبی: نظم، پشتکار، تنهایی

آبی، رنگ آسمان و اقیانوس یکی از پرطرفدارترین رنگهاست. این رنگ مانند رنگ قرمز سبب عکس العمل متضاد می شود. آبی، رنگ صلح و آرامش است و سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند،پس اغلب در اتاق خواب از این رنگ استفاده می شود. رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد. مشاوران مد توصیه می کنند در مصاحبه های شغلی رنگ آبی بپوشید چون رنگ آبی نشان دهنده وفاداری است.افراد در اتاقهای آبی فعال ترند. بررسیها حاکی از آن است که وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ قادرند وزنه های سنگین تری را بلند کنند. رنگ آبی از دسته رنگ‌های سرد است. این رنگ نماد تازگی، صلح، آزادی، آرامی و سلامت است. این رنگ برای آن دسته از خانه‌هایی که به شدت آفتاب‌گیر هستند بسیار توصیه می‌شود چرا که با القای حس سرما، دمای اتاق تعدیل می‌شود و فضایی با دمای متعادل به وجود می‌آید. این رنگ می‌تواند کاهنده تعداد تنفس باشد به همین دلیل به کسانی که دارای استرس و فشارهای عصبی هستند، توصیه می‌شود که از این رنگ در فضای خانه و محیط‌های کاری استفاده کنند. اگر از آن دسته افرادی هستید که خانه‌ای وسیع، آرام و خلوت را دوست دارید به شما توصیه می‌شود که از این رنگ در فضای خانه استفاده کنید. به طور معمول طرفداران این رنگ افرادی زیرک، وفادار، برون‌گرا و صادق هستند. استفاده از رنگ آبی روشن برای اتاق کودکان و اتاق خواب بسیار توصیه می‌شود چرا که این رنگ به شدت آرامش‌بخش است. اگر در مکانی از خانه از رنگ قرمز استفاده کردید که می‌خواهید مقداری از میزان شدت آن کاسته شود، فقط کافیست که در کنار آن از رنگ آبی استفاده کنید. رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید. ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید. در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند. کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست. شخص فعالی هستید و ترجیح می دهید چیزهایی که مالک آن هستید بیشتر از آنکه زیبا جلوه کنند مفید باشند.

قهوه ای: قابل اعتماد

اگر رنگ قهوه ای را دوست دارید کاملاً می توان روی شما حساب باز کرد. باثبات و مقدس، شاعرپیشه و کمی فیلسوف مآب هستید. به ندرت تغییر عقیده می دهید و با آن که کمتر تصمیم می گیرید اما هر بار که تصمیمی بگیرید آن را به مورد عمل می گذارید. شما کاملاً در نگهداری پول و اسرار دیگران قابل اعتماد هستید. میل دارید پیوسته در عالم خودتان باشید و گاهی اوقات با اطرافیان خود رفتار خشونت آمیزی در پیش می گیرید. در عشق هرگز بدبین و تند نیستید. شخصی منطقی هستید و ترجیح می دهید قبل از عمل به آن فکر کنید . به هیچ کس جز خودتان اعتماد ندارید . پولتان را درست خرج می کنید و ذره ذره آنرا جمع می کنید و مواظب آن هستید.

زرد: شاد و فعال

زرد آفتابی شاد جلب توجه می کند. با وجود اینکه یک رنگ خوش بینانه به حساب می آید، مردم در اتاقهای زردرنگ بیشتر عصبانی می شوند و کودکان بیشتر گریه میکنند. رنگی که کمتر از سایر رنگها چشم را جذب می کند زرد است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد م یتواند مقهور کننده باشد، رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، بنابراین برای دفترچه های حقوقی مورد استفاده قرار م یگیرد.همچنین متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند. همیشه حرفی برای گفتن دارید و عاشق صحبت کردن با دوستان خود هستید و همیشه با آنها در تماسید هر کجا که باشید بسیار اجتماعی و شوخید و مردم به سمت شما جذب می شوند …

صورتی: مورد علاقه دیگران

صورتی که رویایی ترین رنگ است، آرامش بخش تر است. تیمهای ورزشی گاهی اوقات رختکن تیمهای رقیب را صورتی رنگ می کنند چون تیم های رقیب روحیه شان تضعیف می شود. رنگ صورتی در واقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را البته کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید. دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.

فیروزه ای: اسرارآمیز و پند ناپذیر

دوستداران این رنگ اسرارآمیزند و احساساتی و کارهای شخصی خود را به خوبی اداره می کنند. پشتکار دارند و باثباتند و به نصایح دیگران در مورد کارهای خود کمتر توجه دارند. فیروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است. بنفش: خودپسند و جسور با اراده هستید حتی تا حدی کله شق . اول به خودتان توجه دارید بعد به دیگران گرچه کار مردم را هم راه می اندازید .

خردلی: خوش قلب

خیلی ملاحظه کارید . دوستی برای شما یک دنیا ارزش دارد با همه دوست هستید مواظب باشید چون بعضی مواقع اعتماد کردن به هر کسی برای شما دردسر ساز می شود .

مشکی : خوش ذوقی و ظرافت طبع

مشکی رنگ سلطه و قدرت است. این رنگ برای مد پرطرفدار است چون شخص را لاغرتر نشان می دهد.همچنین شیک و بادوام است.رنگ مشکی همچنین نشان دهنده اطاعت و فرمانبرداری است ،کشیشها رنگ مشکی می پوشند تا اطاعت خود را از خداوند نشان دهند.بعضی از کارشناسان مد می گویند لباس مشکی پوشیدن برای زن به معنی فرمانبرداری از مرد است. لباس مشکی می تواند مقهور کننده باشد، یعنی کسی که لباس مشکی می پوشد منزوی یا شریر به نظر می رسد.شخصیتهای منفی، مانند دراکولاهم، اغلب لباس مشکی می پوشند. این رنگ برخلاف عقیده ی همگان رنگ نومیدی و عزا نیست بلکه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران این رنگ هستید مسلماً به شخصیت اطرافیان خود احترام می گذارید و برای آن که دیگران را با ارزش و برجسته نشان دهید از هیچگونه کمکی به آنها دریغ نمی کنید و هرگز خود را به دیگران تحمیل نمی نمایید همچنین عقاید و نظریات دیگران را به آسانی می پذیرید. نظری که دوستانتان نسبت به شما دارند برای شما خیلی مهم است . همیشه به دنبال آخرین مد ها می گردید و پول زیادی را بابت این چیزها می پردازید.

سفید: پاکی

تازه عروسان سفید می پوشند تا مظهر معصومیت و پاکی باشند. رنگ سفید نور را منعکس می کند و رنگ تابستانی محسوب می شود. رنگ سفید برای دکوراسیون و مد پرطرفدار است چون یک رنگ روشن و ملایم است، و با همه چیز تناسب دارد. با وجود این، آلودگی روی رنگ سفید سریع مشخص می شود و به همین دلیل پاکیزه نگاه داشتن آن دشوارتر از سایر رنگهاست. پزشکان و پرستاران لباس سفید می پوشند که نشان دهنده استریل بودن ( ضدعفونی شدگی) است. شخص آرام و شنونده ای خوب هستید . از دیگران نظر می خواهید ، به دوستی هایتان بها می دهید و وقتتان را آزادانه در اختیار دوستانتان قرار می دهید .

خاکستری: احساس بی نیازی

این رنگ مظهر چشم پوشی از خوشی های دنیاست. کسانی که به این رنگ علاقه دارند اغلب در زندگی احساس رضایت می کنند، خاکستری رنگ عقلا است و جوانانی که به این رنگ اظهار علاقه می کنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال میدانند و در زندگی احساس بی نیازی می کنند. در عشق بر افراد مسن تر از خود تمایل دارند و اغلب کسانی که از نظر فکر و ایده به آنها برتری دارند خیلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.

روانشناسی رنگهای اصلی مخلوط

رنگ های آبی و سبز هر دو خودمحور (غیر فعال) هستند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، صفت خودمحوری قویا مورد تاکید است. به همین ترتیب، رنگ های سبز و قرمز هر دو مستقل (خودکار، سبب ساز) می باشند. هر جا که هر دوی آنها در یک مکان باشند، صفات ابتکار و خودتصمیم گیری از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما از سوی دیگر، نحوه ی تاکید و اهمیت آنها بستگی به محل ظاهر شدنشان دارد. رنگ های قرمز و زرد برون محور (فعال) هستند و از بیرون هدایت می شوند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، صفت فعالیت از اهمیت بیشتری برخوردار است. رنگ های آبی و زرد هر دو غیر مستقل (یعنی از منابع خارجی هدایت می شوند) هستند و لذا هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در یک مکان باشند، فاقد قدرت تصمیم گیری کاملا نشان داده می شود.

زنان و روانشناسی رنگها

زنان نسبت به افرادی که به رنگ آبی لباس می پوشند احساس راحتی و اعتماد بیشتری می کنند. برای همسرتان یک شاخه رز قرمز به نشانه عشق و علاقه بفرستید. برای زنانی که صرفا” رابطه دوستی ( و نه عشقی ) دارید رز زرد بفرستید. یکی از اتاقهای نشیمن خانه خود را با رنگی خشن و پر رنگ مانند قرمز تیره رنگ کنید تا نشانه قدرت و انرژی شما نزد همسرتان باشد. رنگ آمیزی اتاق خواب به رنگ سبز می تواند نشانه جوانی و طبیعت باشد

 روانشناسی رنگها در خانه

بکاربردن رنگهای سرد برای اجزای اتاق خواب ( تخت خواب، ملافه ، پتو … ) مکانی بدور از استرس و آرامش بخش را برای خوابی شیرین برای شما فراهم می کند. دیوارهای اتاق خواب را برای ایجاد آرامش به رنگهای سرد و ملایم مانند آبی یا آبی مایل به سبز رنگ آمیزی کنید. قراردادن کوسن ارغوانی روز مبلمان با رنگ خنثی می تواند نشانه قدرت، توانگری و ثروت بوده و برانگیزنده تخیلات باشد. برای ایجاد محیطی آرام و دلپذیر معمولا از رنگ‌های روشن استفاده می‌شود. در محیط‌هایی که بیشتر با آنها سر و کار داریم و همچنین در مکان‌های پررفت‌وآمد، از رنگ‌هایی استفاده می‌شود که ته رنگ سفید دارند؛ به این معنا که هر رنگی همراه با مقدار محسوسی از رنگ سفید به کار گرفته می‌شود تا رنگ نهایی، رنگ روشنی باشد. از دیدگاه روانشناسی رنگ، رنگ‌های روشن و رنگ‌های دارای ته رنگ سفید در دراز‌مدت باعث خستگی و یکنواختی نمی‌شوند و القاکننده حسی خوب و دلپذیر هستند.اما در کنار رنگ‌های آرام و روشن، رنگ‌های دیگری هم هست که القا کننده حس خوبی نیست و ممکن است در دراز مدت بسیار خسته کننده وکسالت‌آور باشد و حتی بر روابطمان تاثیر بگذارد. این دسته از رنگ‌ها، رنگ‌هایی هستند با ته رنگ مشکی. رنگ سبز در خانه رنگ سبز در زیر مجموعه رنگ‌های سرد قرار دارد. این رنگ نماد تولد، زندگی و بخشندگی است. کارشناسان بر این باورند که این رنگ برای اتاق‌های آفتاب‌گیر یکی از بهترین گزینه‌هاست. اگر محیط‌های شلوغ و نامنظم با روحیه شما سازگاری ندارد از این رنگ برای تعدیل فضا و آرام کردن محیط استفاده کنید. رنگ سبز می‌تواند حس تعادل، هماهنگی، ایمنی، شور و نشاط را در محیط برقرار کند. اگر می‌خواهید خانه‌ای آراسته، آرام و وسیع داشته باشید بهتر است از این رنگ استفاده کنید. اگر آدمی گوشه‌گیر و منزوی هستید بهتر است رنگ سبز را برای خانه‌تان انتخاب کنید، زیرا که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رنگ سبز در بهتر شدن روابط عمومی تاثیرگذار است. البته باید در نظر داشته باشید که تاثیر این رنگ‌ها در زمان طولانی مشخص می‌شود. این رنگ را می‌توانید در اتاق نشیمن، اتاق خواب و اتاق پذیرایی استفاده کنید. استفاده از رنگ سبز روشن همراه با بافت‌های چوبی خود رنگ در محیط‌های کار بسیار توصیه می‌شود، زیرا علاوه بر برقراری آرامش برای کارکنان، باعث خلق فضای آرام نیز می‌شود. اگر از آن دسته افرادی هستید که شخصیتی محافظه‌کارانه دارید و می‌خواهید که اعصابی قوی و محکم داشته باشید بهتر است این رنگ را در مکانی که بیشتر وقت خود را در آن‌جا سپری می‌کنید استفاده کنید، چرا که این رنگ باعث تشدید برخی از خصوصیات شخصیتی و حس‌های شما می‌شود. اگر دچار یکنواختی و روزمرگی هستید، بهتر است با تغییر رنگ اتاق خواب‌تان به رنگ سبز سرزندگی و شادابی را دوباره به خودتان هدیه کنید. یکی از مثال‌هایی که تاکیدی بر آرامش‌بخشی رنگ سبز دارد این است که بازیگرهای معروف دنیا قبل از اینکه روی صحنه به بازیگری مشغول شوند ساعتی را در اتاق سبز رنگ برای گریم، استراحت و تمرین می‌گذرانند تا از اضطراب و استرس‌شان کاسته شود. رنگ نارنجی در خانه نارنجی از دسته‌ رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد فراوانی، تحرک، شجاعت، نشاط و خوش‌آمدگویی است. اگر به دنبال فضایی صمیمی، سرگرم کننده و پر از آسایش می‌گردید بهتر است این رنگ‌ را برای فضای زندگی‌تان انتخاب کنید. یکی از مهم‌ترین آثار این رنگ در طولانی مدت بر افراد این است که بهبود دهنده رفتارهای اجتماعی و کاهش دهنده خصومت است. این رنگ علاوه بر نشاط بخش بودن ضد افسردگی هم است، تا آنجا که بسیاری از روانشناسان پوشیدن لباس‌های نارنجی و تغییر رنگ فضای زندگی به نارنجی را توصیه می‌کنند. این رنگ از دسته رنگ‌های پیش‌رونده است یعنی استفاده از این رنگ در فضاهای بزرگ و وسیع باعث می‌شود که آن فضا کوچک‌تر و صمیمی‌تر به نظر رسد. استفاده از این رنگ در راهرو‌های ورودی خانه، اشاره به مهمان‌نوازی شما دارد چرا که این رنگ برای خوش‌آمدگویی بهترین گزینه است. استفاده از این رنگ در اتاق خواب و اتاق ناهارخوری فضای عاطفی و پرنشاطی را خلق می‌کند. رنگ زرد در خانه زرد از دسته رنگ‌های گرم است. این رنگ نماد خلاقیت، امیدواری، مثبت‌گرایی و احتیاط است. اگر اتاق کوچک و تاریکی دارید رنگ زرد یکی از بهترین گزینه‌هایی است که می‌توانید برای روشن ساختن و وسیع‌تر نمایان کردن این فضا استفاده کنید. رنگ زرد در کنار هر روانشناسی رنگها – نور دیگری می‌تواند روانشناسی رنگها – نور جداگانه‌ای محسوب شود. بر اساس پاره‌ای از تحقیقات کارشناسان به این نتیجه رسیدند که قرار گرفتن طولانی مدت در کنار رنگ زرد باعث تقویت حافظه و تحریک گردش خون می‌شود. این رنگ به شدت اشتهاآور است. اگر فضایی گرم، پر از انرژی و شادی‌بخش می‌خواهید بهتراست این رنگ را انتخاب کنید. این رنگ برای آشپزخانه‌ها و راهروها یکی از بهترین گزینه‌های انتخابی است. قرار گرفتن در کنار رنگ زرد برای مدت طولانی می‌تواند به مثبت‌گرایی و خوش‌بینی شما کمک کند روانشناسی رنگها و دفتر کار کارتهای ویزیت و سربرگها بهتر است به رنگهای خنثی تهیه شوند. رنگهای سفید و بژ معمولا” نسبت به رنگهای دیگر راحت تر خوانده می شوند. دیوارهای آبی کمرنگ نسبت به سفید بیشتر تولید آرامش نموده و بیشتر جلب توجه می کند. اسباب اثاثیه زرشکی یا ارغوانی تیره محیط کار شما را مجلل و سلطنتی جلوه خواهد داد. برای اجناس تبلیغاتی، وب سایتها و نشانهای ترفیعی از رنگهای خشن و گیرا استفاده کنید تا موجب جذب بیشتر مشتریان گردد. برای خوانایی بیشتر، رنگ مشکی را در چاپ متون بکار ببرید. روانشناسی رنگها و اتومبیل اتومبیل مشکی نشانه تمایل به گمنامی است. برخی رنگهای بخصوص از آبی و قرمز حاکی از خود نما بودن راننده است. رنگ زرد و نارنجی دلالت بر ورزشکار بودن شما میکند. انتخاب رنگ نقره ای یا طلایی می تواند بیانگر ثروت و دارایی باشد. رنگ و زندگی حرفه ای روانشناسی رنگها و لباس لباسهای معمولی با رنگ سبز یا زرد موجب جلب توجه می شوند. پیراهن یا ژاکت آبی تیره رنگ می تواند علامت قابلیت اعتماد باشد. لباس ورزشی تمام خاکستری و خسته کننده خود را کنار گذاشته و برای راحتی اعصاب خود از رنگهای تیره تر یا روشنتر استفاده کنید. لباس سراسر قهوه ای ممکن است شیک بنظر برسد اما خسته کننده و یکنواخت خواهد شد. افزودن کمی رنگهای سرد یا گرم مانند زرد، طلایی یا سبز باعث درخشانتر شدن ظاهر و فرایندهای ذهنی شما خواهد شد روانشناسی رنگها و لباس های اداری لباسی به رنگ خاکستری تیره، مشکی یا آبی سیر بپوشید تا شخصی موفق، آگاه و جدی بنظر برسید. پیراهن سفید و ساده احترام و رسمیت را برای شما به ارمغان خواهد آورد. پیراهن بژ و یا غیر سفید چهره محافظه کارانه ملایمتری را از شما ارائه خواهد نمود روانشناسی رنگها , اصول روانشناسی رنگها , تست روانشناسی رنگها روانشناسی رنگها در خانه ایده های استفاده از روانشناسی رنگها ارتباط و وابستگی اگر دقت کرده باشید لباس افراد پلیس و نظامی معمولا برنگ آبی یا سبز تیـره انتخاب می شود چون این رنگها نشانه قدرت و ابوهت میباشند.در بیمارستانها معمـولا” از ملافه و البسه سبز کمـرنـگ استفاده می شود چراکه این رنگ اثری تسکین دهنده و آرامش بخش دارد. مزایای تبلیغاتی رستورانها و اغذیه فروشیها اغلب برای جلب توجه بیشتر از رنگهای قرمز و زرد استفاده می کنند. این گونه رنگها بوضوح دیــده می شوند و بـیشتر بـه یاد مردم می مانند. اکثر شرکتهای بزرگ آرم محصولات خود را با رنگهای مذکور طراحی و ارائه می کنند. استفاده در طراحی معمولا دکـمه هـای حـسـاس و اعـلان خـطر و یـا اهرم های توقف اضطراری برنگ قرمز می باشند برعکس رنگ سبز نشانه عبور و امنیت است. در طراحی بسیاری از وسایل بـکـاربـردن رنگهای مختلف در قسمتهای گوناگون برای گـویـاتر سـاخـتـن وضـایف، امـری اجتناب ناپذیر است. در وب سایتها و نوشتارهای تبلیغاتی هنگامیکه بخشی از کلمات با رنگ زرد نمایان گردند بیشتر نظر ما را بخود جلب کرده و باعث میشود توجه بیشتری به آن قسمتها بنماییم. معمولا” رنگ سبز ما را به یاد یک موقعیت دوستانه و بدون خطر می اندازد و این یکی از متداولترین موارد استفاده رنگها در تاثیر گذاری روانی روی افراد است. روانشناسی رنگها , اصول روانشناسی رنگها , تست روانشناسی رنگها پوشیدن لباس براساس روانشناسی رنگها روانشناسی رنگها و شیک پوشی شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که دوستتان در حالی که پیراهنی صورتی به تن کرده توسط اطرافیان مورد تحسین، تمجید و توجه فراوان قرار گرفته باشد. شما نیز به طبع او پیراهنی به همان رنگ تهیه کرده و به تن می کنید. اما علاوه براینکه کسی شما را تحسین نمی کند مورد تمسخر و ریشخند دوستانتان قرارمی گیرد. اگر می خواهید بدانید که چرا آن پیراهن صورتی مناسب شما نبوده و اینکه اصلاً می توانید لباسهای رنگ روشن بپوشید یا نه ادامه مطلب را بخوانید تا شیک پوش شوید. پوست های تیره: افرادی که تیره پوست هستند معمولاً دارای چشمان و موهای مشکی یا قهوه ای تیره اند. این افراد باید لباسی را انتخاب کنند که با رنگهای تیره مغایرت داشته باشد. این مغایرت چهره را از یکنواختی بیرون آورده و باعث جذابیت بیشتر آنان می گردد. رنگهای مناسب این گروه عبارتند از: صورتی، سفید، خاکی، آبی ملایم طوسی روشن. رنگهای نامناسب افرادی که پوستشان تیره است نیز:مشکی، قهوه ای تیره، فیروزه ای، سبزشمعی، قرمز تیره است. اگر جزو این دسته افراد هستید از پوشیدن لباس با رنگهای گرم و تیره خودداری کنید. از آنجایی که رنگ مشکی و آبی تیره معمولاً به عنوان لباس رسمی کار در نظر گرفته شده و نمی توان به طور کامل آن را کنار گذاشت، لذا سعی کنید به کارگیری آنها را به حداقل رسانده و فقط در صورت لزوم از آنها استفاده نمایید. پوست های معمولی (نه تیره و نه روشن): افرادی که دارای چنین رنگ پوستی هستند می توانند تقریباً از هر رنگ لباس استفاده کنند. از آنجا که هر دو رنگ روشن و تیره می تواند با اینگونه رنگ پوست مغایرت داشته باشد، بنابراین از هر دو طیف رنگ می توان استفاده کرد ولی بهتر است برای جذابیت بیشتر پیراهن را هماهنگ با رنگ چشم انتخاب کرد. رنگهای مناسب این گروه عبارتند از: بژ، آبی، سورمه ای، گندمی، مشکی، صورتی رنگهای نامناسب نیز: مغزپسته ای، بنفش، قهوه ای تیره، قرمز است. تنهارنگهایی را که در این گروه اصلاً نباید به کار برد، رنگهای نزدیک به رنگ پوست است. برای مثال اگر رنگ پوست شما زیتونی است، از پوشیدن لباس زیتونی یا قهوه ای خودداری کنید. پوست های روشن: اینگونه افراد معمولاً موهایی بلوند و روشن داشته و رنگ چشم آنها سبز، آبی، طوسی یا قهوه ای روشن است. رنگی مناسب این گروه است که با رنگ پوست تضاد داشته باشد. رنگهای مناسب این گروه شامل: آبی ملایم، قهوه ای، بژ، آبی سیر، هر رنگی غیرسفید می شود.رنگهای نامناسب نیز: قرمز، صورتی، نارنجی، زرد، ارغوانی است.در این گروه باید به طور کلی از رنگهای خشن و روشن استفاده نموده تا تضاد کافی با رنگ پوست به وجود آید. بکارگیری رنگهای گرم به هیچ عنوان توصیه نمی شود. نکات کاربردی روانشناسی رنگها برای لاغر شدن، از بشقاب و رومیزی آبی رنگ استفاده کنید. رنگ آبی اشتها را کم می‌کند اگر مضطرب هستید و فشار عصبی طاقت شما را بریده است، از رنگ سبز استفاده کنید. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را کاهش می‌دهد اگر بی‌حال و حوصله هستید، رنگ نارنجی را انتخاب کنید، هنگام استحمام صبحگاهی از حوله و ابزار نارنجی استفاده کنید، رنگ نارنجی بی‌حالی شما را از بین می‌برد . اگر از کم خونی رنج می‌برید، میوه‌های قرمز رنگ مانند گیلاس ، توت فرنگی و گوشت قرمز مصرف کنید افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهای زرد بخورند و رنگ زرد را اطراف خود بجویند. رنگ زرد سطح انرژی را بالا برده و مانع افسردگی می‌شود . اگر کم خواب هستید وسایل اتاق خواب را به رنگ بنفش درآورید یا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده کنید. رنگ بنفش آرامش دهنده و خواب‌آور است. 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 470
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 27 شهريور 1396
.

تاریخ

تاریخ هنر: مطالعه تغییرات بافت اجتماعی و تحولات هنر.

تاریخ بزرگ: مطالعهٔ تاریخ در مقیاس بزرگ در سراسر مدت زمان طولانی و مبدأ تاریخ از طریق یک رویکرد چند رشته‌ای.

گاه‌نگاری: علم محدودسازی وقایع تاریخی در زمانی خاص.

تاریخ تطبیقی: مطالعهٔ سازمان‌یافتهٔ رویدادهای همانند در موقعیت‌های جغرافیایی یا زمانی متفاوت.

تاریخ معاصر: مطالعهٔ رویدادهای تاریخی مربوط به زمان حال.

Counterfactual history: the study of historical events as they might have happened in different causal circumstances.

تاریخ فرهنگی: مطالعهٔ فرهنگ در گذشته.

تاریخ دیجیتال: the use of computing technologies to produce digital scholarship.

تاریخ اقتصاد: مطالعهٔ اقتصاد و پدیده‌های اقتصادی در گذشته.

آینده‌پژوهی: مطالعات میان‌مدت و درازمدت آیندهٔ جوامع و جهان فیزیکی.

تاریخ عقلانی: مطالعهٔ ایده‌ها و عقاید در بستر فرهنگ‌هایی که آن‌ها را تولید کرده‌اند و گسترش این ایده‌ها در گذر زمان.

تاریخ دریانوردی: مطالعهٔ تاریخ دریانوردی و همهٔ موضوعات مرتبط با آن.

تاریخ مدرن: مطالعهٔ دوران مدرن، دوران پس از قرون وسطی.

تاریخ نظامی: مطالعهٔ جنگاوری‌ها و جنگ‌ها در طول تاریخ.

تاریخ طبیعی: تاریخ تحول و گسترش گاه‌شمار جهان، تاریخ زمین، فرگشت و تعاملات آن.

کتیبه‌شناسی: مطالعهٔ متون باستانی. تاریخ مردم: اثر تاریخی از دیدگاه مردم عادی.

تاریخ سیاسی: مطالعهٔ سیاست در گذشته.

روان‌شناسی تاریخی: مطالعهٔ انگیزه‌های روان‌شناختی رویدادهای تاریخی.

شبه‌تاریخ: study about the past that falls outside the domain of mainstream history (sometimes it is an equivalent of شبه علم).

تاریخ اجتماعی: مطالعهٔ روند تغییرات اجتماعی در طول تاریخ

تاریخ جهانی: basic to the Western tradition of historiography.

تاریخ زنان: مطالعهٔ نقش زنان در تاریخ.

تاریخ جهان: مطالعهٔ تاریخ از دیدگاه جهانی. آنان که سرگذشت خود را به یاد نسپارند محکوم به تکرار آن هستند

جرج سانتایانا تاریخ مفهومی انتزاعی است که حداقل دو معنا از آن مستفاد می‌گردد: گاه ناظر به وقایع گذشته و گاه معطوف به مطالعه و بررسی وقایع است؛ بنابراین، هم به علم تاریخ و هم به موضوع آن، تاریخ گفته می‌شود.

برای تفکیک این دو مقوله، اصطلاحاً تاریخ را تاریخ (۱) و علم تاریخ را تاریخ (۲) می‌نامند.

منظور از تاریخ (۱)، مجموعهٔ حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسان‌ها و در رابطه با آن‌ها رخ داده است. این رویدادها شامل اموری می‌شود از قبیل کردارها و دستاوردهای مادی و معنوی بشر و هرآنچه که گفته، اندیشیده و عمل کرده است.

تاریخ (۲) معرفتی ناظر به وقایع جزئی و درک پدیده‌های ذکرشده است که در ذهن تاریخ‌نگار شکل می‌گیرد و از نوع معرفت درجه یک است. به عبارت دیگر، رویداد (تاریخ)، موقعیتی هستی‌شناختی دارد و تأویل و فهم از رویداد (علم تاریخ) دارای موقعیتی شناخت‌شناختی است. ویلیام هنری والش تاریخ (۲) را بازگو کردن کلیهٔ اعمال گذشتهٔ انسان می‌داند، به‌گونه‌ای که نه‌تنها در جریان وقایع قرار می‌گیریم، بلکه علت وقوع آن حوادث را نیز بازمی‌شناسیم. به عبارت دیگر، هدف تاریخ علاوه بر اینکه معرفت به افراد انسان است، آگاهی به روابط اجتماعی او در گذشت روزگار را نیز هست. منظور از «اجتماعی» در واقع کل اموری است که در حیات آدمی مؤثر است، نظیر امور اقتصادی، مذهبی، سیاسی، هنری، حقوقی، نظامی و علمی. پژوهشگرانی که دربارهٔ تاریخ می‌نویسند، تاریخ‌نگار نامیده می‌شوند. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا علوم اجتماعی قرار داده‌اند، با این حال می‌توان آن را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روش‌های مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شده‌اند. تاریخ به عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخه‌ها و گرایش‌های جانبی زیادی است. تاریخ‌نگاران از گذشته کوشیده‌اند تا پرسش‌های تاریخی را با پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با این‌حال پژوهش‌های تاریخی تنها به این منابع محدود نمی‌شوند. به‌طور کلی، منابع دانشورانهٔ تاریخی را می‌توان به سه رده تقسیم کرد: منابع مکتوب، منابع منقول و منابع مادی. تاریخ‌نگاران اغلب از هر سه مورد استفاده می‌کنند.

 

واژه‌شناسی گزارش‌های مختلف و گوناگونی وجود دارد. برخی ریشهٔ واژهٔ تاریخ را در زبان فارسی و مفهوم «ماه روز» جستجو نموده‌اند. واژهٔ «ماه روز» در ایران باستان به معنای «تعیین روزی که در آن امری مشهور بین ملت یا دولتی آشکار شده یا آنکه در آن روز واقعهٔ ترسناکی چون زلزله یا طوفان حادث گردیده است.» بنابراین آنچه در این مفهوم دارای حضور و نمود بیش‌تری بوده، توجه به رخدادها و حوادث در قالب مکانی و زمانی است.

در برخی از گزارش‌ها آمده است که چون عمر بن خطاب در تعیین مبدأ محاسبهٔ زمان دچار مشکل شد، به پیشنهاد هرمزان (از موالی ایرانی ساکن در مدینه) از تعریب ترکیب فارسی «ماه روز»، واژهٔ «مورَّخ» را ساختند و مصدرش را «تأریخ» قرار دادند.

در خصوص تعریب و معرب بودن واژهٔ تاریخ باید توجه داشت که کمترین شباهت آوایی و قرابت واکه‌ای یا هم‌آهنگی واکه‌ای، تشابه صرفی و یا تکواژی بین «ماه روز» و «تاریخ» وجود ندارد و به همین دلیل، آن را تعرب غریبی می‌دانند.

ابومنصور جوالیقی ریشهٔ تاریخ را غیر عربی دانسته در حالی که جوهری، آن را از مادهٔ «الإرخ» به معنای «ماده گاو جوان وحشی» و ابن منظور از «أرَخَ» و «وَرخَ» (واو بدل از همزه) دانسته است. اصمعی هم آورده که قیسیان و تمیمیان هر دو برای تعیین زمان شکل‌هایی از این واژه را به‌کار برده‌اند و این حاکی از آن است که تاریخ واژه‌ای عربی است.

فرانتس روزنتال احتمال داده که این واژه مأخوذ از «ارخو» اکدی یا «یرخ» عبری به‌معنی ماه (به عربی: قمر) یا ماه (به عربی: شَهر) به واسطهٔ عربی جنوبی یا حبشی باشد. همچنین روزنتال می‌گوید که واژهٔ أرخ در کتیبه‌ای از عربی جنوبی به معنایی نزدیک به «داوری» یا «حکم» و ظاهراً در جایی دیگر مقرون با سال (به عربی: سنه) به کار رفته است

واژهٔ «تاریخ» در زبان‌های اروپایی از مفهوم History با شکل‌های مختلف آن برای تاریخ استفاده می‌شود و ریشهٔ آن از واژهٔ hístōr در زبان یونانی گرفته شده است که به معنای نقل وقایع و حوادث گذشته و به عبارت دقیق‌تر، یعنی جستجوی هر آنچه که به دانستنش بیرزد

واژهٔ تاریخ (Histories) نزد هرودوت به معنای «مطالعه» یا «بررسی» روزگاران گذشته بوده است.

تعریف

عنوان کتاب ۲۵ جلدی مورخین، تاریخ جهان که دانشنامه‌ای جامع در خصوص تاریخ ملل می‌باشد. تاریخ مفهومی انتزاعی است که حداقل دو معنا از آن مستفاد می‌گردد: گاه ناظر به وقایع گذشته و گاه معطوف به مطالعه و بررسی وقایع است؛ بنابراین، هم به علم تاریخ و هم به موضوع آن، تاریخ گفته می‌شود. برای تفکیک این دو مقوله، اصطلاحاً تاریخ را تاریخ (۱) و علم تاریخ را تاریخ (۲) می‌نامند.

موضوع علم تاریخ عبارت است از: «مجموعهٔ پدیده‌ها و واقعه‌ها و روابط و فعل و انفعالات و زاد و مرگ حوادث و تکوین طبقات و طلوع و رشد و افول تمدنها و جامعه‌ها و مجموعهٔ همه رویدادها و پدیده‌های ویژهٔ انسان در رابطه‌اش با «طبیعت» و در رابطه‌اش با «دیگری» در زمان «گذشته»، از بی‌نهایت دور تا حال.»

منظور از تاریخ (۱)، مجموعهٔ حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسان‌ها و در رابطه با آن‌ها رخ داده است. این رویدادها شامل اموری می‌شود از قبیل کردارها و دستاوردهای مادی و معنوی بشر و هرآنچه که گفته، اندیشیده و عمل کرده است.

تاریخ (۲) معرفتی ناظر به وقایع جزئی و درک پدیده‌های ذکرشده است که در ذهن تاریخ‌نگار شکل می‌گیرد و از نوع معرفت درجه یک است. به عبارت دیگر، رویداد (تاریخ)، موقعیتی هستی‌شناختی دارد و تأویل و فهم از رویداد (علم تاریخ) دارای موقعیتی شناخت‌شناختی است.

ویلیام هنری والش تاریخ (۲) را بازگو کردن کلیهٔ اعمال گذشتهٔ انسان می‌داند، به‌گونه‌ای که نه‌تنها در جریان وقایع قرار می‌گیریم، بلکه علت وقوع آن حوادث را نیز بازمی‌شناسیم.

به عبارت دیگر، هدف تاریخ علاوه بر اینکه معرفت به افراد انسان است، آگاهی به روابط اجتماعی او در گذشت روزگار را نیز هست. منظور از «اجتماعی» در واقع کل اموری است که در حیات آدمی مؤثر است، نظیر امور اقتصادی، مذهبی، سیاسی، هنری، حقوقی، نظامی و علمی.

ای. اچ. کار علم تاریخ را علم شناخت و تفسیر گذشتهٔ انسان‌ها در پرتو حال می‌داند که بر اساس روش‌ها، گزینش‌ها و تفسیرهای مورخان به دست می‌آید و قابلیت پیش‌بینی کلی ندارد، بلکه مشروط و جزئی و احتمالی است.

تاریخ‌نگاران در بستر زمان خود و با توجه به ایده‌های غالب و چگونگی تفسیر گذشته، به نوشتن می‌پردازند و گاهی اوقات درس‌هایی آموزنده را برای جامعهٔ خودشان می‌نویسند. به‌گفتهٔ بندیتو کروچه، «همهٔ تاریخ، تاریخ معاصر است». تاریخ، با پرورش یک «گفتمانِ واقعی از گذشته» از طریق تولید روایت‌ها و تحلیل رویدادهای گذشتهٔ مربوط به نژاد بشر، تسهیل شده است.

همهٔ رویدادهایی که در تعدادی از منابع معتبر ثبت شده‌اند و محفوظ مانده‌اند، شیوهٔ تشکیل گزارش‌های تاریخی را نشان داده‌اند. وظیفهٔ گفتمان تاریخی، شناسایی منابعی‌ست که می‌توانند بیش‌ترین استفادهٔ مفید را برای تولید علت‌های دقیق گذشته بیان کنند.

رشتهٔ تاریخ، گاهی بخشی از علوم انسانی و در پاره‌ای از موارد بخشی از علوم اجتماعی طبقه‌بندی شده‌است. تاریخ همچنین می‌تواند همچون یک پُل میان‌رشته‌ای با ترکیبی از روش‌شناسی بین دو زمینهٔ فوق عمل کند.

برخی از تاریخ‌نگاران مستقل، از یکی یا دیگر طبقه‌بندی‌ها قویاً پشتیبانی می‌کنند. به‌طور سنتی، تاریخ‌نگاران گزارش‌های مرتبط به گذشته را ضبط می‌کنند؛ هر دو سنت تاریخ‌نگاری مکتوب و تاریخ‌نگاری شفاهی، سعی در پاسخ به پرسش‌های تاریخی از طریق مطالعهٔ اسناد مکتوب و گزارش‌های شفاهی دارند. برای آغاز، تاریخ‌نگاران از منابع دیگری همچون آثار باستانی، سنگ‌نوشته‌ها و تصاویر استفاده می‌کنند. به‌طور کلی، منابع علمی تاریخی را می‌توان به سه رده تقسیم کرد: منابع مکتوب، منابع منقول و منابع مادی. تاریخ‌نگاران اغلب از هر سه مورد استفاده می‌کنند.

اما نوشتن، تاریخ و آنچه از گذشته آمده‌است را جدا می‌کند. باستان‌شناسی رشتهٔ علمی‌ای است که به‌طور ویژه به بررسی و کاوش محوطه‌های باستانی و اشیاء قدیمی که کشف شده‌اند می‌پردازد و به مطالعهٔ تاریخ کمک می‌کند. اما باستان‌شناسی به‌ندرت می‌تواند به‌تنهایی مورد استفاده قرار گیرد، به این معنا که در این دانش، از منابع روایی و مکتوب تاریخی برای تکمیل آنچه کشف‌شده است استفاده می‌شود. البته، باستان‌شناسی متشکل از بازهٔ گوناگونی از روش‌شناسی‌ها و رویکردهاست که هر کدام آن‌ها مستقل از تاریخند؛ این بدان معناست که باستان‌شناسی خلأها و شکاف‌های ناشی از منابع مکتوب را پُر نمی‌کند. در واقع، باستان‌شناسی تاریخی شاخه‌ای ویژه از باستان‌شناسی است که اغلب، نتیجه‌گیری‌های آن با آنچه منابع متنی می‌گویند، متضاد است. علی شریعتی در خصوص تعریف تاریخ می‌گوید: « در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی و عربی و هم در همین لفظ در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانیاش. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم مختلف تحت یک کلمه به کار می‌رود. می‌دانیم که یک «علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلاً زمین، آسمان، عناصر و روان، موضوعهای علم است و زمین‌شناسی، هیئت، شیمی، جامعه‌شناسی و روانشناسی، «خود علم». کلمه‌ای طب داریم که نام علم است و موضوعش بدن انسان و بیماری‌های بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام «بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی «موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان می‌شود »

مناطق جغرافیایی خاص می‌توانند مورد مطالعهٔ تاریخی قرار گیرند، برای نمونه، قاره‌ها، کشورها و شهرها. درک این که چرا مکان وقایع تاریخی صورت‌گرفته مهم است، برای انجام این کار، مورخان اغلب به جغرافیا روی می‌آورند. الگوهای آب و هوایی، منابع آب موجود و چشم‌انداز از مکان زندگی، همه، بر روی مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند، اثر می‌گذارد. برای نمونه، برای توضیح اینکه چرا مصریان باستان تمدنی موفق را گسترش دادند، مطالعهٔ جغرافیای مصر ضروری است. تمدن مصری در ساحل رود نیل ساخته شده بود که طغیان‌های سالانهٔ نیل، خاک حاصل‌خیزی را به ساحل می‌آورد. خاک غنی می‌تواند به کشاورزان کمک کند تا محصولات کافی را رشد دهند و به تأمین خوراک مردم شهر بپردازند. این بدان معناست که هرکس مزرعهٔ کشاورزی نداشت، بنابراین دیگر مردم می‌توانستند کارهای دیگری انجام دهند که به رشد و توسعهٔ تمدن کمک می‌کرد. تاریخ فرهنگی جایگزین تاریخ اجتماعی شد و در دههٔ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی به‌صورت شیوهٔ غالب درآمد. این شاخه، به‌طور معمول ترکیبی از رویکردهای انسان‌شناسی و تاریخ است که با نگاهی به زبان، فرهنگ عمومی سنتی و تفسیر فرهنگی از تجریبات تاریخی می‌پردازد. تاریخ فرهنگی، گزارش‌ها و توصیفات روایی از دانش گذشته، رسوم و هنر گروهی از مردمان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

موّرخان غالباً به اهمیت نوشته‌های تاریخی اشاره می‌کنند. این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ابداع و ایجاد نشده بود، اشاره می‌کند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و تاریخی بستگی زیادی به موضوع مورد مطالعه دارد، زیرا خط در نقاط مختلف دنیا در زمان‌های متفاوتی پدید آمده‌است. توجه به گذشتهٔ انسان به طور طبیعی باعث تقسیم زمان به تکه‌های قابل اداره شده‌است. راه‌های زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان می‌توان به تقسیم‌های تاریخ‌شماری، فرهنگی و موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیم‌بندی انحصاری نیستند و غالباً می‌توان موارد تداخل را بین آن‌ها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصص‌گرایی در تاریخ‌نگاری می‌شود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسان‌های پیشین درآمده‌است اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشته‌هایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده می‌شود، از روزگاران گذشته تاریخ را با هدف‌های عملی یا نظری می‌خواندند، اما امروزه آن را از جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه می‌کنند. به تعریفی دیگر تاریخ دانش واکاوی پیشامدهای گذشته است، علمی که بر مبنای آن بشر این امکان را می‌یابد که بگوید حوادث تاریخی در یک سلسله زمانی رخ داده‌اند. بحث تعریف تاریخ و علم تاریخ در نزد گذشتگان و معاصران ابداعی نیست و در نگاه اجمالی به مفهوم زمان تأکید ویژه‌ای دارد. هر تعریفی که ارائه می‌شود بر منظری است که از آن زاویه مطرح می‌شود، مفهوم تاریخ از مفاهیمی مانند گذشته، طبیعت و هستی متفاوت است. تاریخ مربوط به گذشته است ولی فایده تاریخ برای گذشته نیست بلکه برای زمان حال و آینده تأثیر بسیاری دارد. تاریخ بازسازی گذشته بر اساس مدارک و اسناد است و اینکه مدرک و سند چیست و چه چیزی را سند و مدرک تلقی کنیم بحث مهمی در علم تاریخ به شمار می‌آید. نظریه‌ای که یک مورخ دارد بایستی به تأیید مورخان برسد و مورخان دیگر نیز با آن نظریه موافقت کنند، اگر مورخان بر نظریه‌ای که مبتنی بر واقعیت‌هایی که از اسناد و مدارک ذکر می‌شود، توافق کنند آن نظریه باعث می‌شود حقایق به واقعیت‌های تاریخی بدل شوند.

تاریخ و پیش از تاریختاریخ انسان و پیش از تاریخ این جعبه: نمایش بحث ویرایش ↑ پیش از هومو (پولیوسن) تقسیم‌بندی سه‌گانه اعصار پیشاتاریخ عصر سنگی پارینه‌سنگی زیرین: انسان راست‌قامت, انسان گرجی, انسان خردمند پارینه‌سنگی میانی: انسان اولیه پارینه‌سنگی پایانی: مدرنیته رفتاری نوسنگی: تمدن عصر برنز شرق نزدیک • هند • اروپا • چین • کره عصر آهن سقوط‌های عصر برنز • خاور نزدیک باستان • هند • اروپا • چین • ژاپن • کره • نیجریه تاریخ ثبت شده انسان پیشاتاریخ عصر برنز عصر آهن تاریخ باستان قرون وسطی پیشامدرنیته مدرنیته پست‌مدرنیته ↓آینده تاریخ جهان، تجربه و حافظهٔ گذشته انسان به‌کالبد امروزی در سراسر جهان است.

متغیرهای تاریخ تاریخ تابعی از متغیرهای گوناگون است که انسان فقط در برخی از آن‌ها نقش دارد. زمین‌شناسی و جغرافیا از متغیرهای اساسی تاریخ هستند. ضرباهنگ زایش و فرسایش کوه‌ها، پیشروی متقابل دریا و خشکی، طغیان و تغییر مسیر رودها، میزان بارش نزولات جوی و سایر عوامل طبیعی، بر تاریخ اثرگذار هستند. عوامل انسانی مانند جمعیت، مهاجرت، فناوری و حتی نژاد اثر چشمگیری بر روند فرایندهای تاریخی دارند. در شرایط طبیعی تقریباً برابر (مانند مصر و آمریکای شمالی)، نژادهای بشری، تمدن‌های بسیار متفاوتی ایجاد کرده‌اند.

تاریخ‌نگاری به عنوان اصطلاحی خاص، به معنی وصف و ثبت وجوه گوناگون حیات و احوال انسان در عرصهٔ سیاست و اجتماع است.

بنا به تعریفی دیگر، تاریخِ تاریخ و نمود تاریخ و نشانه‌شناسی است که چگونگی بدست آمدن یا انتقال دانش گذشته را در نظر می‌گیرد. فلسفهٔ تاریخ[ویرایش] نوشتار اصلی: فلسفه تاریخ اصطلاح فلسفهٔ تاریخ، در قرن هیجدهم میلادی، توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح، چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛ یعنی نوعی از تفکر تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستان‌هایی که در کتب کهن می‌یابد، خود به بازسازی آنچه واقع شده می‌پردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان قرن هیجدهم به کار رفت، ولی آن‌ها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح اراده کردند و آن را به معنای تاریخ کلی یا جهانی به کار بردند. سوّمین کاربرد این اصطلاح را در نوشته‌های برخی از پوزیتیویست‌های قرن نوزدهم می‌یابیم. از نظر آنها وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها می‌پردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل بر عهدهٔ فلسفهٔ تاریخ می‌نهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود، ولی پوزیتیویست‌ها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه، بلکه علمی تجربی قلمداد کنند. در هر یک از این موارد کاربرد فلسفه تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود. متفکران اروپایی که از طبیعت ناامید شده بودند، به پژوهش دربارهٔ تاریخ روی آوردند. زیرا تاریخ هرچند آکنده از وقایع فهم ناپذیر و رازهای ناگشودنی می‌نمود، با این حال بیشتر از طبیعت به خواست و آرزوی انسان وابسته دیده می‌شد. حتی با پذیرفتن سیر تاریخ بشر در جهت خردمندی بیشتر او دربارهٔ پایندگی این پیشرفت تردید وجود دارد. پیشنهاد می‌شود در همین رابطه به کتاب فلسفه تاریخ استاد ویل دورانت، و دکتر علی شریعتی رجوع شود. به عبارت دیگر فلسفه تاریخ یعنی علم به تحوّلات و تطوّرات جامعه‌ها از مرحله‌ای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تطوّرات و تحوّلات؛ به مفهوم دیگر، علم به «شدن» جامعه‌ها نه «بودن» آنها.

تاریخ‌نگار[ویرایش] نوشتار اصلی: تاریخ‌نگار تاریخ‌نگار داده‌ها و اطلاعات مربوط به رویدادهای گذشته را کشف، جمع‌آوری و سازماندهی می‌کنند. در فهرست تاریخ‌نگاران، می‌توان تاریخ‌نگاران را بر اساس دوره‌هایی که دربارهٔ آن می‌نوشتند، تقسیم‌بندی کرد. سالنامه‌نویسان و وقایع‌نامه‌نویسان نیز که امروزه تاریخ‌نگار دانسته نمی‌شوند، در این فهرست ذکر شده‌اند.

شبه‌تاریخ شبه‌تاریخ به متونی اطلاق می‌شود که به‌عنوان متنی با موضوع تاریخی نوشته شده باشد اما به دور از استانداردهای متداول تاریخ‌نگاری نگارش شده باشد و به همین سبب یافته‌های این کتاب، نوشته یا مقاله معمولاً قابل اعتنا نیستند. کارهایی که به نتایج جنجالی براساس مدارک بحث‌برانگیز یا ضعیف می‌رسند به عنوان شبه‌تاریخ دسته‌بندی می‌شوند و مورد اعتنا قرار نمی‌گیرد. معمولاً بسیاری از این متون در جهت اعتقادات و با اغراضی سیاسی، ملی‌گرایانه یا نظامی نگاشته می‌شوند.



:: موضوعات مرتبط: تاریخی , ,
:: برچسب‌ها: تاریخ , هنر , قبل از اسلام , بعدازاسلام ,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 27 شهريور 1396
.

ده قانون برای موفقیت در کسب و کار

ده قانون برای موفقیت در کسب و کارشرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای وال‌مارت هم‌اکنون پرفروش‌ترین شرکت خرده‌فروشی جهان است. براساس گزارش مجله فورچوان این شرکت در سال مالی ۲۰۰۶ با حجم فروش ۵/۳۴۴ میلیارد دلار در صدر فهرست پرفروش‌ترین شرکت‌های جهان، قرار دارد. بنیان‌گذار این شرکت مرحوم سم‌والتون می‌باشد. آنچه از پی می‌آید اصول ده‌گانه‌ایست که به‌نظر این مرد، اصول موفقیت هر کسب و کار می‌باشد.

قانون ۱) به کسب و کار خود متعهد باشید.

قانون ۲) سودهای حاصل را میان کارکنانتان تقسیم کنید.

قانون ۳) در شرکای خود انگیزه ایجاد کنید.

قانون ۴) با هر تعداد از همکارانتان که می‌توانید مرتبط شوید.

قانون ۵) از آنچه که کارکنانتان در کار، انجام می‌دهند قدردانی کنید.

قانون ۶) موفقیت‌های خود را جشن بگیرید.

قانون ۷) حرف‌های همه کارکانانتان را بشنوید.

قانون ۸) فراتر از حد انتظارات مشتریانتان عمل کنید.

قانون ۹) هزینه‌های خود را بهتر از هر چیز دیگر کنترل کنید.

قانون ۱۰) برخلاف جریان آب شنا کنید.



:: موضوعات مرتبط: موفقیت , قوانین موفقیت درکسب وکار , ,
:: برچسب‌ها: موفقیت , کسب وکار , پشتکار , اراده ,
:: بازدید از این مطلب : 802
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 27 شهريور 1396
.

تاریخ هنر

تاریخ هنر به سرگذشت هنرهای تجسمی، نمایشی، شنیداری و کلامی اشاره دارد و به سیر تحول آن در گذر تاریخ می‌پردازد. نقطهٔ آغاز تاریخ هنر در جهان، هنر ماقبل تاریخ و آثار هنری غارنشینان —اغلب نقاشی‌ها و مجسمه‌های بدوی (به انگلیسی: primitive) و ابتدایی از حیوانات و انسان‌ها— است. علاوه بر هنر ابتدایی، تاریخ هنر را می‌توان بر اساس منطقه به چند عرصه تقسیم کرد. هنر خاور باستان در سرزمین‌های خاورمیانه و هندوستان، هنر یونان باستان و روم باستان، هنر بیزانس، هنر اسلامی، هنر خاور دور، هنر قرون وسطا در دوران استیلای کلیسا بر اروپا، هنر دورهٔ رنسانس، هنر نوین غربی و در نهایت هنر نوگرای دوران جدید در قرن بیستم از آن جمله‌اند. به عقیده پژوهش‌گران غربی تاریخ هنر، هنر ابتدایی می‌تواند هنر انسان‌های معاصر را که سبک زندگی و فرهنگی بدوی دارند، در کنار هنر انسان‌های ماقبل تاریخ در برگیرد. برخی این نگاه پژوهش‌گران غربی را ناشی از سلطه فکری خاصی می‌دانند که آن‌ها در برخورد با سایر تمدن‌ها و براساس توسعه‌های مادی و فن‌آورانه تمدن غربی برای خود قائل هستند.

هنر پیش از تاریخ

هنری ابتدایی و بَدَوی بود که توسط انسان‌های غارنشین قبل از ورود به تمدن خلق شده‌است. این دوران می‌تواند از ده‌ها هزار سال قبل از میلاد مسیح شروع شده و تا دوران ظهور تمدن‌های بین‌النهرین ادامه داشته‌باشد. از نظر تاریخی این دوران به چند بخش تقسیم می‌شود. دیرینه‌سنگی و پارینه‌سنگی میانی[ویرایش] نوشتار‌های اصلی: دیرینه‌سنگی و پارینه‌سنگی میانی (از ۷۵۰ هزار سال قبل از میلاد مسیح تا ۴۰ هزار ق. م)

پارینه‌سنگی پایانی

(بسته به مکان جفرافیایی تمدن از ۴۰ هزار ق. م تا ۱۰ هزار ق. م) در بخش آخری دوره پلئیستوسن به دوره‌ای گفته می‌شود که ابزارها یا صلاح‌های ابتدایی با سنگ ناصاف توسط بشر ساخته شد. هنر این دوران شامل نقاشی بر سقف و دیوار غارها و نیز گاهی کنده کاری روی سنگ است. قدیمی ترین نقاشی‌ها مربوط به ۳۰ هزار پیش در دیوارهٔ غارهای باستانی فرانسه و اسپانیا کشف شده‌اند؛ بیشتر از گاو، گوزن و اسب که گاهی حاوی نقش انسان هستند و موضع «شکار» را در نقاشی پدیدار می‌کند. در این دوران، تقدس ابزارهای هنری و وسایل نقاشی نیز دارای اهمیت است؛ گویا انسان غارنشین از نقاشی حیوان‌ها برای تسلط بیشتر بر شرایط شکار سود می‌برده‌است و به همین دلیل نقاشی و ابزارش موهبتی مهم و حیاتی تلقی می‌شد. بارزترین و شناخته شده‌ترین آثار باقیمانده از این دوران، مجسمه ۱۰ سانتیمتری از ونوس مربوط به ۲۶ هزار قبل از میلاد (یافت شده در اتریش) و نمادهای فرج کنده‌کاری شده روی سنگ آهک مربوط به ۳۳ هزار سال پیش از میلاد در فرانسه هستند.

نوسنگی

(بسته به مکان جفرافیایی تمدن از ۸۰۰۰ ق. م تا ۱۵۰۰ ق. م) انسان ابزار مورد استفاده خود را با سنگ صیقل خورده می‌سازد. بشر در این دوره به کشاورزی و دامداری دست پیدا می‌کند. هنر این دوران سفالگری رنگی و نیز پیکره‌های کوچک اندام و ساخت مهر با خاک رس نرم است.

هنر بین رودان

در بین‌النهرین و تمدن‌های سومر، اکد، بابل و آشور اولین حضور هنر در کنار تمدن مشاهده می‌شود. همزمان باهنر مصر باستان و هنر هند باستان، و همچنین تمدن‌های باستانی ایران اصلی‌ترین نمود هنر در میان تمدن‌های بین‌النهرین، ظروف سفالی است. آغاز هنر سفالگری را می‌توان در ظروف گلی یافت شده از ایران و سوریه جُست که قدمت بسیاری از آنها به هزارهٔ هشتم پیش از میلاد می‌رسد. این ظروف گلی، با دست ساخته شده‌اند و با گرمای طبیعی آفتاب خشک شده‌اند و هیچ‌کدام دارای لعاب و رنگ نیستند. این در حالی است که در بین سال‌های ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ پیش از میلاد، آثاری هنری یافت شده‌است که با چرخ سفالگری و به صورت حرفه‌ای طراحی و ساخته شده‌اند. نگارخانه



:: موضوعات مرتبط: هنر , ,
:: بازدید از این مطلب : 605
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 27 شهريور 1396
.

کم استرس ترین شهرهای جهان ‏+ رتبه تهران

توسط لست سکند 27416 بار نمایش کم و بیش هر کسی در زندگی خود با استرس های مختلفی رو به رو است اما معمولا بودن در یک شهر پراسترس می تواند این میزان استرس روزانه را بیشتر کند و به سلامت روحی و روانی افراد تاثیر بگذارد. زیپ جت نام سایتی است که موارد مختلفی را در شهرهای هر کشور بررسی می کنند و با امتیازاتی که به آنها می دهند میزان استرس آن شهر را مشخص می کنند. این موارد شامل جمعیت ، درآمد ، قدرت خرید ، قرض ، امنیت ، بیکاری ، فضای سبز شهر ، ترافیک ، وسایل نقلیه عمومی ، برابری جنسیتی و قومیتی ، میزان آلودگی صوتی و آلودگی هوا و آلودگی از لحاظ نور ( همانند کم نور بودن فضای شهری ) ، همچنین مدت زمان روشن بودن هوا ، سلامت جسمی و سلامت روحی می شود. به هر یک از این فاکتورها از 1 تا 10 امتیاز داده می شود ، 1 بالاترین امتیاز و 10 پایین ترین امتیاز را دارد و در نهایت امتیازات با هم جمع شده و نمره نهایی میزان استرس موجود در هر شهر مشخص می شود. با لست سکند همراه باشید تا با 10 شهر که کمترین میزان استرس را دارند آشنا شوید. شاید شما هم بخواهید تعطیلات خود را اینبار در یکی از کم استرس ترین شهرهای جهان بگذرانید.

اشتوتگارت (Stuttgart) – آلمان شهر اشتوتگارت در آلمان در صدر این لیست قرار دارد و کم استرس ترین شهر جهان شناخته شده است. مردمی که در این شهر زندگی می کنند کمترین استرس را در زندگی روزانه خود دارند. این شهر بیشترین امتیاز خود را در میزان فضای سبز ، قدرت خرید خانواده ها و برابری جنسیتی کسب کرده است. هرچند کم استرس ترین شهر جهان همچنان از لحاظ آلودگی صوتی و میزان روشنایی در بالاترین حد قرار ندارد و شاید بتوان این دو را تنها موارد استرس زا در این شهر دانست.

لوگزامبورگ (Luxembourg) – لوگزامبورگ لواگزامبورک شهری کوچک است در کشوری کوچک که در میان ثروتمندترین کشورهای جهان نیز قرار گرفته است. کم بودن جمعیت ، فضای سبز بسیار ، امنیت اجتماعی و سلامت روانی از جمله مواردی است که مردمان این شهر نگرانی درباره آنها ندارند. اما شاید بتوان گفت چیزی که آنها را ناراحت می کند مدت زمان کم روشن بودن هوا و میزان آلودگی صوتی است.

 هانوفر (Hannover ) – آلمان هانوفر مرکز ایالت فدرال نیدرزاکسن است و یکی از مراکز مهم در شمال آلمان به شمار می رود. به گفته این سایت ، هانوفر نیز از جمله شهرهاییست که در آن فضای سبز نقش مهمی دارد ، آلودگی صوتی کم است ، قدرت خرید خانواده ها بالاست و در نتیجه مردم آن ریلکس تر بوده و از سلامت روان بیشتری برخوردارند. اما چیزی که در این شهر امتیاز کمتری گرفته است میزان روشنایی در طول روز و در کل میزان روشنایی شهر است.

 برن ( Bern ) – سوییس برن پایتخت کشور سوییس و چهارمین شهر پرجمعیت آن است. این شهر همواره در لیست برترین شهرهای جهان از نظر کیفیت زندگی قرار گرفته است. برن از جمله شهرهاییست که فضای سبز و طبیعت زیبایی دارد ، در این شهر برابر جنسیتی و قومیتی از اهمیت بالایی برخوردار است و مردم رضایت کافی از ترافیک شهری و حمل و نقل عمومی شهر دارند. با اینحال به نظر می رسد چیزی که به مردم این شهر استرس وارد می کند آلودگی صوتی و کمبود نور در شهر است.

مونیخ ( Munich ) – آلمان مونیخ سومین شهر بزرگ آلمان پس از برلین و هامبورگ است و همچنین یکی از شهرهای ثروتمند آلمان به شمار می رود که جاذبه های دیدنی بسیاری نیز دارد. مراکز دیدنی جشن ها ، امکانات و برنامه های فرهنگی موجب شد این شهر در رتبه چهارم بهترین شهرهای دنیا برای زندگی قرار بگیرد. اما مردمی که در چهارمین شهر مهم جهان زندگی می کنند از چه چیزهایی رضایت دارند؟ بر اساس آمارهای گرفته شده قدرت خرید مردم و برابری جنسیتی از جمله مواردیست که مردم شهر مونیخ از آن رضایت کامل دارند پس از آن سیستم حمل و نقل خوب و امنیت شغلی نیز استرس آنها را کاهش می دهد. اما از سوی دیگر کمبود نور و آلودگی صوتی موجب نارضایتی آنها گردیده است.

 بوردو ( Bordeaux) – فرانسه بوردو یک شهر بندری در جنوب غربی فرانسه است که کنار رودخانه گارون واقع شده است. بوردو ششمین شهر بزرگ فرانسه بعد از پاریس ، مارسی ، لیون ، تولوس و لیل است. سیستم حمل و نقل مناسب و ترافیک کم هر دو موجب می شوند آلودگی های صوتی و آلودگی هوا نیز کم شود و مردم این شهر از این چهار مورد رضایت کافی داشته باشند. علاوه بر اینها وجود فضای سبز نیز باعث خوشحالی مردم است. اما از سوی دیگر بوردو نیز همچون سایر شهرهای اروپایی مدت زمان کوتاهتری دارای نور طبیعی خورشید است که همین موجب شده تا نور فضای شهر در ساعاتی از روز از نظر ساکنین آن کم باشد. شاید برایتان جالب باشد بدانید مردم این شهر از امنیت شغلی کافی برخوردار نیستند.

 ادینبورگ (Edinburgh ) – اسکاتلند ادینبورگ پایتخت و دومین شهر بزرگ اسکاتلند است ، اسکاتلندی که زیباترین کشور جهان در سال 2017 شناخته شده است. این شهر در سال 2009 بعنوان بهترین مکان برای زندگی انتخاب شد. ادینبورگ نیز دارای فضای سبز رضایتخبش ، سیستم حمل و نقل عمومی خوب است. آلودگی هوا در این شهر کم است و در نتیجه مردم نیز از سلامت روانی بالایی برخوردار هستند. اما در عین حال سلامت فیزیکی مردم این شهر در برابر سایر شهرهای لیست کم است ، با وجود حمل و نقل عمومی خوب همچنان ترافیک در شهر وجود دارد و آلودگی صوتی نیز زیاد است.

 سیدنی (Sydney) – استرالیا سیدنی بزرگترین و قدیمی ترین شهر استرالیا است و به نوعی می توان آن را نماد این کشور نیز دانست. سیدنی در جنوب شرقی استرالیا قرار گرفته است و ساکنان آن از قومیت ها ، نژادها و فرهنگ های مختلفی برخوردار هستند و این اصلا عجیب نیست که این شهر در دسته بندی برابری قومیتی و نژادی امتیاز خوبی کسب کند. قدرت خرید مردم این شهر بالاست و از امنیت اجتماعی بالایی نیز برخوردار هستند. اما آلودگی صوتی و ترافیک از جمله مواردیست که موجب نارضایتی شهروندان آن گشته است.

گراتس ( Graz) – اتریش گراتس دومین شهر بزرگ در اتریش است که در سال 2003 عنوان پایتخت فرهنگی اروپا را به خود اختصاص داد. این شهر که شاید کمتر نام آن را شنیده باشید فضای آرامی دارد ، مردم شهر بسیار آرام هستند و از سلامت روانی بالایی برخوردار هستند که شاید این را مدیون وجود امنیت اجتماعی بالا در این شهر باشند. با این حال خیلی در این شهر برابری جنسیتی و نژادی وجود ندارد و در کل شاید بتوان گفت مردم این شهر از همه چیز رضایت نسبی و نارضایتی نسبی دارند چرا که امتیاز اکثر موارد نظیر امنیت شغلی ، برابری و مدت زمان روشنایی روز و سلامتی جسمی نه خیلی بالاست نه خیلی پایین.

هامبورگ ( Hamburg ) – آلمان هامبورگ دومین شهر بزرگ در آلمان و سومین بندر بزرگ در اروپا بعد از آنتورپ و روتردام است. هامبورگ از جمعیت نسبتا خوبی نسب به سایز شهر برخوردار است و به هیچ وجه شهر شلوغی نیست. اما در این شهر نیز همانند شهر گراتس اتریش همه چیز نسبی است. برابری جنسیتی ، میزان درآمد و قدرت خرید از مواردیست که می توان گفت رضایت مردم را جلب کرده است. سیستم حمل و نقل عمومی شهر نیز از امتیاز خوبی برخوردار است ، متروی هامبورگ در سال ۱۹۱۲ تأسیس شده و هم اکنون دارای ۴ خط و ۹۱ ایستگاه می باشد. این مترو از قدیمی ترین متروهای جهان محسوب میشود. با وجود ترافیک شهری آلودگی هوا نسبتا کمتر از آلودگی صوتی است. در کل مردم این شهر از سلامت روحی بیشتری نسبت به سلامت جسمی برخوردار هستند.  اینطور که این لیست مشخص می کند مردمان شهرهای اروپایی از آرامش روانی بیشتر و نگرانی کمتری برخوردار هستند. زیپجت در صدد است با نشان دادن این دسته بندی و امتیازات آن در شهرهای کم استرس کاری کند تا شهرهایی که از استرس بالایی برخوردار هستند نیز تغییراتی بر اساس میزان نارضایتی مردم انجام دهند چرا که میزان مشکلات روحی و روانی در جهان رو به افزایش است که بخش عظیمی از آن مربوط به استرس های زندگی روزمره افراد در شهری که سکونت می کنند است. رتبه شهر تهران در میان پر استرس ترین شهرهای جهان از آنجایی که می دانیم شما نیز علاقه مند به دانستن رتبه شهر تهران در این دسته بندی هستید با هم نگاهی بر امتیاز این شهر در لیست کم استرس ترین و پر استرس ترین شهرها میندازیم. متاسفانه شهر تهران یکی از پر استرس ترین پایتخت ها به شمار می رود که در میان 150 شهر این لیست در رتبه 145 ایستاده است. بدون شک خود ما هم بیش از هر چیز میدانیم مواردی همچون شلوغ بودن شهر از لحاظ جمعیت ، سیستم حمل و نقل عمومی و مهم تر از همه آلودگی هوا از جمله مواردیست که باعث استرس در فضای شهر می گردد. با هم نگاهی به ده شهر آخر این لیست یا پراسترس ترین شهرها میندازیم . اطلاعات بیشتر بروی سایت Zipjet موجود است. کم استرس ترین شهرهای جهان ‏+ رتبه تهران با امتیاز 10 ، شهر بغداد عراق بعنوان پراسترس ترین شهر جهان شناخته شده است.

 

منبع : zipjet



:: موضوعات مرتبط: اخبار , جهان شناسی , ایران شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 681
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 26 شهريور 1396
.

توصیه های مهم برای جلوگیری از سرماخوردگی پاییزی!

شروع فصل پاییز با افت محسوس دما و خشکی هوا همراه است که این امر، افراد مختلف را مستعد سرماخوردگی می‌کند؛ در این مطلب چند توصیه برای جلوگیری از سرماخوردگی در این فصل ارائه شده است. توصیه های مهم برای جلوگیری از سرماخوردگی پاییزی! شروع فصل پاییز با افت محسوس دما و خشکی هوا همراه است که این امر، افراد مختلف را مستعد سرماخوردگی و ابتلا به برخی از بیماریها می‌کند لذا در فصل پاییز تدابیر خاصی برای حفظ سلامتی در طب سنتی ذکر شده که در ادامه برخی از توصیه‌های ویژه پاییز توسط دکتر مهدی فهیمی، متخصص طب سنتی آمده است. با شروع فصل پاییز توصیه می‌شود شبها از باز گذاشتن پنجره‌ها و روشن بودن کولر جداً پرهیز شود‌؛ افت دما در نیمه شب زیاد خواهد بود و شانس شروع سرماخوردگی بسیار افزایش می‌یابد. فصل پاییز با افت و خیز دما طی روز و شب و احتمال خشک شدن مخاط و تجمع اخلاط مزاحم در مسیر ریه و سینوس‌ها همراه است. بهترین حالت این است که شبها قبل از خواب حداقل دو لیوان آب جوش استفاده شودتا ترشحات ریوی و سینوسها در شرایط خوبی باشد و بدن بتواند پاکسازی انجام دهد؛ این کار مانع از گلودرد و سرماخوردگی خواهد شد. استفاده مطلوب از میوه گلابی و دمنوش برگ گلابی در این فصل توصیه می‌شود؛ در این فصل استفاده از میوه گلابی باعث پاکسازی دستگاه گوارش از جرمهای غلیظ می‌شود‌. توصیه می‌شود روزانه به‌خصوص در میانه روز حداقل یک تا دو گلابی استفاده شود‌؛ استفاده از این میوه جرمهای غلیظ را دفع می‌کند و مانع از تجمع بخارات گرم در کبد می‌شود‌ پس بنابراین می‌تواند از بروز سرماخوردگی همچنین احتقان صفراوی جلوگیری کند. شروع علائم خشکی در پائیز می‌تواند افت و خیز رطوبت و حرارت را ایجاد کند و این باعث اختلال خواب در بعضی از افراد خواهد شد‌. برگ میوه گلابی در حال حاضر به‌وفور وجود دارد‌؛ می‌توانید برگ این میوه را گرفته و خشک کرده و شبها به‌عنوان دمنوش استفاده کنید تا باعث آرامش شما شده و از اضطراب و دلشوره‌هایی که مختص فصل پائیز و یا شروع غلبه سودا است‌، جلوگیری شود. در فصل پاییز استفاده از یخ و نوشیدنیهای خنک ممنوع است با توجه به اینکه افت و خیز حرارتی از نیمه شهریور به‌طور جدی اتفاق می‌افتد، استفاده از یخ در نوشیدنیها یا مصرف نوشیدنیهایی که خیلی سرد هستند باید به حداقل برسد. مراقب باشید بعد از استفاده از این نوشیدنیها، احتمال بروز گلودرد یا علائم سرماخورگی بسیار زیاد می‌شود‌ چراکه با استفاده از یخ یا نوشیدنیهای خیلی سرد‌، تجمع اخلاط غلیظ در دستگاه گوارش اتفاق می‌افتد و پس‌زدن بخارات به قسمتهای بالایی ریه و سینوسها می‌تواند شرایط را برای بروز علائم سرماخوردگی و درگیریهای چندروزه یا هفتگی فراهم کند‌. مصرف عسل به‌خصوص عسلهایی که حالت ضدعفونی‌کننده مخاط را دارند باید در پاییز شروع شود؛ استفاده از عسل و آب و لیموترش به‌خصوص اگر عسل آویشن در اختیارتان باشد، می‌تواند به‌عنوان یک آنتی‌بیوتیک طبیعی به شما کمک کند تا دچار ابتلا به علائم سرماخوردگی نشوید و اگر دچار علائم سرماخوردگی شدید وضعیت‌تان زود به حالت عادی برگردد. باید یادآوری کنیم ترکیب کردن عسل با آبی که حرارتش کمتر از 40 درجه باشد معمولاً کیفیت عسل را حفظ می‌کند؛ اگر عسل با آبی که حرارت‌ آن از 40 درجه بیشتر است ترکیب شود می‌تواند باعث آسیب به آنزیمها و مواد داخل عسل شود. در کسانی که دچار علائم حساسیتی از جمله سوزش، خارش حلق، آبریزش بینی، خارشهای پوستی هستند‌، بهتر است از نیمه شهریور که علائم خشکی در خلقت و بدن شروع می‌شود از مصرف خربزه جداً خودداری کنند‌. این میوه می‌تواند در این فصل باعث بروز جابه‌جایی در سیستم صفراوی شود و علائم سرماخوردگی را تشدید یا اینکه باعث شروع علائم سرماخوردگی شود. بزرگسالانی که احتمال علائم آلرژیک را داشته یا دارند از مصرف خربزه جداً خودداری کنند‌.

منبع خبرگزاری تسنیم



:: موضوعات مرتبط: اخبار , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 538
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 26 شهريور 1396
.

رژیم دیابتی ها و در کل شیوه زندگی این بیماران با افراد عادی متفاوت است. تغذیه، تفریح، خواب و حتی کنترل های پزشکی روزانه سبک زندگی آنها را کاملا متمایز می سازد. اما بد نیست که شیوه های متعدد جهت درمان و مهار کردن این بیماری را بیاموزید تا در صورتی که به این بیماری مبتلا هستید در برابر دیابت حکم یک زندانی را نداشته باشید و به راحتی بتوانید یک زندگی عادی را دنبال کنید.

دیابت چیست ؟!

بیماری دیابت زمانی اتفاق می افتد که میزان قند خون افزایش پیدا کند و پایین آوردن آن توسط خود بدن امکان پذیر نباشد. این بیماری نیازمند تغذیه ای کاملا متفاوت است که البته تاثیرات فوق‌العاده مثبتی هم از این طریق قابل مشاهده است. در این بیماری پانکراس شخص بیمار تولید انسولین را متوقف کرده و سبب عدم تولید انسولین می شود. دیابت شایع ترین بیماری است که در حدود بیشتر از نیمی از جمعیت جهان را با خود همراه کرده است. در دیابت بدن به میزان کافی انسولین تولید نمی کند و یا اگر انسولین تولید شود به طرز موثری کار نخواهد کرد.

تغذیه در دیابت

رژیم دیابتی ها شاید شما فکر کنید با ابتلا به دیابت زندگی برایتان پایان یافته است. در صورتی که شناخت راه های درمان دیابت زندگی را برای شما آسان تر می کند. رژیم غذایی مناسب در معکوس کردن عملکرد این بیماری تاثیر گذار است. شما به کمک رژیم سلامت خود را کاملا به دست خواهید آورد. غذاهای کلیدی مناسبی هستند که درمان دیایت را قطعی می سازند. از جمله این مواد غذایی می توان به برنج قهوه ای، میو های کم شیرین، سبزیجات، ماهی ها، لوبیا و گوشت کم چرب و مرغ اشاره کرد. برخی از مواد غذایی نیز هستند که برای افراد مبتلا به دیابت بسیار مضرند. همانند مواد غذایی چرب و سرخ شده از جمله سیب زمینی سرخ شده، ذرت و سویا، برخی از محصولات لبنی، نوشیدنی های شیرین و الکل که همه اینها برای افراد دیابتی حکم یک ماده سمی را دارند. مکمل های دارویی نیز در کنترل و جلوگیری از پیشرفت این بیماری موثر هستند. مانند ویتامین D که به کنترل قند خون می پردازد و دیابت را مدیریت می کند. منیزیم در افراد مبتلا به دیابت به پایین ترین سطح خود می رسد بنابراین مصرف منیزیم به صورت مکمل جهت این بیماران ضروری است. بعد از یک بررسی کلی از طرف پزشک و کنترل آزمایشات می توانید از موادی که در بدنتان به کسری رسیده اند مطلع شده و طبق نسخه پزشک از مکمل ها استفاده کنید.

چه غذاهایی بخوریم ؟

در صورتی که بخواهید دیابت را درمان کنید بهتر است هنگام خرید مواد غذایی گزینه هایی را در دسترس خود داشته باشید. محصولات ارگانیک به شما بسیار کمک خواهد کرد. سعی کنید از مواد غذایی که میزان سلامت بیشتری دارند را تهیه کنید. در لبنیات از پنیر کمتر و بدون چربی استفاده کنید. شیر را هم بیشتر از ۲ درصد چربی میل نکنید. برنج قهوه ای گزینه خوبی برای شماست همچنین غلاتی که از سبوس گندم تهیه شده باشند بسیار بهتر است. تخم مرغ، سینه مرغ بدون پوست، ماهی تن، بوقلمون، ماهی سالمون از پروتئین های برتر برای افراد مبتلا به دیابت است. در دانه ها نیز دانه آفتابگردان، بادام ها و پسته و گردو برای این بیماران مناسب است. تا جایی که امکان دارد از روغن های گیاهی استفاده کنید. رژیم دیابتی ها رژیم دیابتی ها شما می بایست به کمک یک رژیم سالم و البته کم دردسر به تعادل چربی ها، پروتئین ها، فیبر و کربوهیدرات ها بپردازید. به عنوان نمونه یک سری مواد را که می تواند در طی روز تغذیه شما باشد برایتان مثال زده ایم. غذاهای تصفیه شده همانند نان، پاستا. قارچ، سبزیجات، برنج قهوه ای، اسموتی میوه های کم شیرین یا چای گیاهی، چند عدد هویج، ماست ساده چند عدد بادام، آووکادو، پنیر فتا کمی چغندر و پسته این مواد غذایی را می توانید در لیست خرید خود نوشته و تهیه کنید در طی یک یا چند روز از این دسته مواد می توان مصرف کرد. یکی از بهترین نوشیدنی های روزمره برای رژیم دیابتی ها اسموتی جو دو سر و موز است.

مواد تشکیل دهنده اسموتی جو دو سر و موز :

موز ۱ عدد

شیر بادام یا شیر کم چرب ۱ فنجان

بلغور جو دو سر ۴/۱ فنجان

تمامی مواد را در یک مخلوط کن بریزید و بعد از صافی رد کنید. در صورتی که علاقه داشتید می توانید چند قطعه یخ هم به آن اضافه کنید. دستور بعدی برای رژیم دیابتی ها سالاد گوجه فرنگی و پنیر است که یک میان وعده مناسب برای مبتلایان به دیابت محسوب می شود. گوجه فرنگی ۱ عدد نمک مقدار خیلی کم فلفل ۱ عدد پیاز خرد شده ۲ قاشق غذاخوری پنیر در حدود ۵۰ گرم گوجه فرنگی را به قطعات ریز خرد کنید همراه با نمک و پنیر مزه دارش کنید بعد همراه با پیاز و فلفل مخلوط کرده و به عنوان یک سالاد میل کنید. مواد غذایی نام برده به راحتی می توانند تغذیه سالمی را برای یک فرد مبتلا به دیابت همراه داشته باشد. در صورتی که کمی بیشتر رژیم مناسب بیماران دیابتی را رعایت کنید به راحتی می توانید این بیماری را تحت کنترل خود گرفته و در فرصتی کوتاه آن را درمان کنید.



:: موضوعات مرتبط: اخبار , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 526
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 26 شهريور 1396
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی